پنجم آذر، نوزدهمین سالروز درگذشت بابک بیات آهنگساز، تنظیمکننده و از تاثیرگذارترین آهنگسازان موسیقی پاپ و سینمای ایران است، ترانهها و فیلمهایی که بیات برای آنها موسیقی ساخته است، اغلب ماندگار و در حافظه مخاطبان ثبت شده است.
بابک بیات ۲۳ خرداد ۱۳۲۵ در محله پل چوبی تهران متولد شد. او از ۱۹ سالگی در اُپرای تهران و زیر نظر اِولین باغچهبان، ثمین باغچهبان و نصرتالله زابلی با موسیقی کلاسیک و جهانی آشنا شد و در حدود پنجسال همکاری خود را با این اُپرا ادامه داد.
بعد از آن با محمد اوشال آهنگساز و رهبر ارکستر جاز فولکلوریک دوستی عمیقی پیدا کرد که این دوستی به ادامه هارمونی و آکومپانیمان و فراگیری دیگر اشتیاقات موسیقایی بیات منجر شد. همچنین دوستی با ایرج جنتی عطایی نمایشنامهنویس و ترانهسرا و پدر ترانه نوین ایران بیشترین تاثیر را در گرایش بیات به موسیقی پاپ داشت و همکاری متعددی در این حوزه با یکدیگر داشتند.
ساخت موسیقی برای ۹۰ فیلم
بیات، ساخت موسیقی فیلم را با فیلم «غریبه» در سال ۱۳۵۱ که با همراهی واروژان ساخته شد، آغاز کرد. او برخلاف بسیاری از هنرمندان، پس از انقلاب، مهاجرت نکرد و در کشور ماند و به فعالیت خود در آهنگسازی و موسیقی متن فیلم ادامه داد. بیات یکی از پرکارترین آهنگسازان موسیقی فیلم بود. او برای حدود ۹۰ فیلم سینمایی موسیقی ساخته است که «مرگ یزدگرد»، «شاید وقتی دیگر»، «طلسم»، «مرسدس»، «جهان پهلوان تختی»، «دستهای آلوده»، «کشتی آنجلیکا»، «قرمز»، «دو زن»، «شیدا» و سریالهای «سلطان و شبان»، «پهلوانان نمیمیرند» و «ولایت عشق» از جمله آنهاست.
بیات برای موسیقی فیلم، ۱۳ بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین در جشنواره فجر شد و سه بار توانست برای فیلمهای «عروس»، «سرزمین خورشید» و «مردی شبیه باران» این جایزه را از آن خود کند. بیات بعد از انقلاب، کمتر به کار ساخت موسیقی برای ترانه مشغول بود. او در این حوزه بیشتر با ترانهسرایانی همچون اهورا ایمان و بابک صحرایی و خوانندگانی همچون حمید حامی، مانی رهنما، نیما مسیحا، محمد اصفهانی و خشایار اعتمادی همکاری کرد و به نوعی آنان را در این حوزه معرفی کرد.

با این وجود همان تعداد آثار، همچون «دلم گرفت»، «لیلای من کو»، «دلم گرفت» (با صدای حامی)، «پرنده»، «مرگ ماهیها» (با صدای مانی رهنما)، «پروانگی»، «رگبار» و «نازنینم خداحافظ» (با صدای نیما مسیحا)، «آسیمهسر»، «مرگ آفتاب» (با صدای محمد اصفهانی)، «همسفر» و «بهونه» (با صدای خشایار اعتمادی) ماندگار شدند. بیات پنجم آذرماه ۱۳۸۵ به علت نارسایی کبدی در تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.
به مناسبت سالروز درگذشت بابک بیات آهنگساز فقید، با ستار اورکی آهنگساز و تنظیمکننده و از دوستان نزدیک زندهیاد بیات درباره نقش او در موسیقی به خصوص موسیقی پاپ، ویژگیها و سبک آثار او گفت و گو کردهایم که در ادامه میآید.
نقش بابک بیات در ارتقای موسیقی پاپ
اورکی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا نقش بابک بیات را در شکلدهی موسیقی پاپ ایران غیرقابلانکار دانست و اظهارداشت: همواره از سه شخصیت؛ واروژ هاخباندیان (واروژان)، اسفندیار منفردزاده و بابک بیات به عنوان سردمداران موسیقی پاپ یاد میکنم. این سه هنرمند از اساتید و اسطورههای موسیقی و سه رکن اصلی موسیقی پاپ مولف ایران بودند و نقش بسزایی در این حوزه داشتند.
وی گفت: این سه هنرمند در اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ جریان موسیقی نو و آوانگارد را بنیان گذاشتند. بیات در کنار داریوش اقبالی و ایرج جنتی عطایی توانست موسیقی پاپ را به سطحی تازه از عمق، بیانورزی و روایتگری برساند.
اورکی درباره مضمون آثار بیات بیان کرد: آثار او بیشتر به مضامین اجتماعی گرایش داشت و سرشار از عاشقانگی بود؛ عشق به فرزندانش (به خصوص مانی که در نوجوانی به علت بیماری درگذشت و از این بابت بسیار متاسف بود)، به جامعه و به انسانیت، او از مردم دور نبود، در میان آنان زندگی میکرد و رنج و شادیشان را میدید. همین تجربه انسانی مستقیم، در موسیقیاش جاری بود. نمیتوان موسیقی پاپ ایران را بدون ردپای او تصور کرد.

ماندن در ایران و آغاز دوران تازه
آهنگساز فیلم «فروشنده» با اشاره به حضور زندهیاد بیات پس از انقلاب در ایران گفت: یکی از شانسهای مهم زندگی بیات این بود که برخلاف بسیاری از آهنگسازان که پس از انقلاب، مهاجرت کردند یا کناره گرفتند، بیات در ایران ماند، ایستاد و با تمام توان کار کرد. اتفاقاً بخش مهمی از تکامل شخصیت هنری او پس از سال ۱۳۵۷ شکل گرفت.
وی تاکید کرد: بیات با وجود سانسور و محدودیتها، توانست در موسیقی پاپ، موسیقی فیلم و حتی گونههای تلفیقی جریانسازی کند. او یکی از مهمترین آهنگسازان فعال پس از انقلاب بود؛ مولف، مستقل و صاحب امضا.
اورکی درباره موسیقی فیلمهای بیات گفت: آثار زیادی از این آهنگساز را دوست دارم اما موسیقی فیلم «شاید وقتی دیگر» به کارگردانی بهرام بیضایی، به نظرم مهمترین موسیقی فیلم تاریخ ایران است. این اثر آمیزهای از دانش هارمونیک، کنترپوان، شناخت عمیق تصویر و توانایی در همراهی با ساختار بصری فیلم است. چنین هماهنگی بیبدیل را در آثار هیچ آهنگساز دیگری نمیتوان یافت.
این آهنگساز درباره آثار پاپ بیات گفت: از «آسیمهسر» تا «پروانگی» و دهها قطعه دیگر، همه آثار او برایم ارزشمند هستند. بیات طی این سالها بخشی از زیست هنری من و بسیاری از آهنگسازان دیگر بوده است.
وی خاطرنشان کرد: زمانی که با آقای بیات آشنا شدم، در حوزه آهنگسازی فعالیت میکردم، با این وجود، همه ما آهنگسازان، چه قبل از آشنایی با بیات و چه بعد از آن، از او تاثیر گرفتهایم. نمیتوان موسیقی پاپ و سینمای ایران را بدون ردپای او تصور کرد. بیات در ناخودآگاه نسل ما حضور دارد. حتی آهنگسازانی که امروز در این حوزه فعالیت میکنند، خواسته یا ناخواسته از او الهام میگیرند؛ هر چند فاصله قابل توجهی با تواناییهای بیات دارند.
دانش و فروتنی ویژگیهای حرفهای بیات
اورکی با اشاره به ویژگیهای حرفهای بیات اظهارداشت: زندهیاد بیات، دانش خاص و ویژهای در کارش داشت؛ به هارمونی، ملودیسازی و شناخت ترانه به صورت عمیقی آگاه بود. شعر و ترانه را به خوبی میشناخت و آنالیز میکرد، ملودیها و نغمههایی که میساخت، منحصر به خودش بود.
وی افزود: رمز ماندگاری بیات فقط استعداد نبود؛ ممارست، انضباط و میل بیپایان به رشد بود. او هیچ ابایی از یادگیری نداشت. دائم مطالعه و تحقیق میکرد و از یادگیری خسته نمیشد. تا آخرین روزهایی که او را میدیدم، انسانی پژوهشگر و جستوجوگر بود. بیات به عنوان یک منبع تاریخساز، آثار و سبکش منحصر به خودش بود.
آهنگساز فیلم «ویلاییها» درباره آثار بیات در سبکهای نزدیک به موسیقی ایرانی از جمله همکاریهایش با محمد اصفهانی در ساخت تیتراژ پایانی سریال «پهلوانان نمیمیرند» به کارگردانی حسن فتحی افزود: این آثار را نمیتوان صرفاً سنتی دانست؛ بیشتر موسیقی پاپ ایرانی با عناصر موسیقی ملی است. بیات در این حوزه هم ممتاز بود.
اورکی همچنین با اشاره به ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی بیات اظهار داشت: او انسانی بسیار مهربان، آرام و بخشنده بود. عاشق آموزش بود و با عشق به هنرجویانش درس میداد. وقتی با او به دانشگاه میرفتیم، از شدت ذوق و شوقِ تدریس سر از پا نمیشناخت. او میخواست میراثش باقی بماند و نسلهای بعدی از او بیاموزند.
وی گفت: سبک بیات در ایران باقی مانده و خواهد ماند. این میراث انکارناپذیر است. چه بخواهیم چه نخواهیم، بسیاری از آهنگسازان امروز ردپای او را، هرچند با توانایی کمتر، در آثارشان دارند. همچنان از او یاد میگیریم؛ همانطور که نمیتوانیم ادعا کنیم از منفردزاده و واروژان و دیگر اساتید تاریخ موسیقی ایران تاثیری نگرفتهایم.