موسیقیموسیقی ایران

«رودکی» صداوسیما نیست!

به گزارش کامینگ سون موزیک:  مدیرعامل جدید بنیاد رودکی می‌تواند با استفاده از دستاوردهای تلخ و شیرین مدیریت‌های گذشته این مجموعه شرایط تازه‌تر و هموارتری را برای حضور هنرمندان دغدغه‌مند عرصه‌های مختلف فراهم کند.

روز بیست و پنجم اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۱ بود که پس از طی اما و اگرهای فراوانی که برای مدیریت بنیاد فرهنگی هنری رودکی در رسانه‌ها و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شده بود، سرانجام محمد مهدی افضلی که در دولت‌های گذشته از مردان پرنفوذ معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قالب سمت‌هایی چون مدیرعاملی موسسه توسعه هنرهای معاصر و پس از آن مدیرعاملی بنیاد فرهنگی هنری رودکی به حساب می‌آمد، جای خود را به یک مدیر تلویزیونی به نام مجید زین العابدینی داد که طی سال‌های مدیریتی اش در عرصه فرهنگ و هنر، رسانه ملی را برای حضور و تجربه آزمایی مدیریتی انتخاب کرده بود. مدیری که قطعاً با در نظر گرفتن ملاحظات ریز و درشت مدیریتی در رسانه ملی این بار شرایط بسیار متفاوت‌تری را در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تجربه خواهد کرد. تجربیاتی که یا او را تبدیل به مدیری پیروز با کارنامه‌ای موفق می‌کند و یا او را در مسیری قرار می‌دهد که خدایی نکرده دربرگیرنده انتقادات زیادی از سوی رسانه‌ها و هنرمندان خواهد بود.

محمد مهدی افضلی روزهای پایانی اردیبهشت ماه در حالی سکان هدایت یکی از مهم‌ترین مجموعه‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به زین‌العابدین سپرد که قبل از این انتصاب، خبرهای منتشر شده غیر رسمی خبر از ابقای او در سمت مدیریت بنیاد فرهنگی هنری رودکی داده بودند و کمتر کسی فکر می‌کرد که این مدیر پرنفوذ جای خود را به فردی دیگری بدهد. اما گویا ماجراهای مربوط به تغییر مدیریت بنیاد پیچیده‌تر از آنی بود که بتوان درباره چرایی آن قضاوت درستی انجام داد. این در حالی است که تغییر و تحولات اساسی که در هیات امنا و هیات مدیره بنیاد رودکی انجام گرفت نیز دلالت بر تغییر و تحولات مدیریتی داشت که این بار در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به اسم مجید زین‌العابدین رسید که مشخص نیست به واسطه چه شرایط و معیارهایی از مسیر رسانه ملی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رسیده است. مسیری که ارزیابی قطعی درباره آن در حال حاضر قطعاً دربرگیرنده قضاوت عجولانه‌ای می‌شود.

هرچه از تغییر و تحولات مدیریتی در بنیاد فرهنگی هنری رودکی به عنوان یکی از مهم‌ترین و استراتژیک ترین مجموعه‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتارهای رسانه‌ای استفاده کنیم قطعاً دربرگیرنده جزییات و حاشیه‌های متفاوتی است که در قالب یک گزارش رسانه‌ای نمی‌گنجد، چرا که این نهاد طی ادوار مختلف مدیریتی خود واجد ملاحظات زیادی است که باید برای بررسی هر یک، همایش و نشست در حوزه آسیب شناسی برگزار شود تا بتوانیم به روشنگری‌هایی در حوزه فعالیت‌های این مجموعه بپردازیم.

به هر حال اکنون این مجید زین‌العابدین است که طی روزهای گذشته به عنوان مشاور وزیر و مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی جایگزین مهدی افضلی شده که طی روزهای اخیر بعد از طرح شایعات زیادی برای پست جدید مدیریتی او از جمله رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در لبنان، مدیرعاملی خانه هنرمندان ایران و موارد دیگر با حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به «موسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر» رفته است. شرایطی که اگرچه می‌تواند برای اهالی رسانه دربرگیرنده نکات مهمی باشد، اما هرچه هست اکنون مجید زین‌العابدین مدیر جایگزین اوست که از این پس وظایف و کارهای انجام نشده زیادی در حوزه‌های مختلف موسیقی، تئاتر و حتی هنرهای تجسمی دارد که به واسطه قرار گرفتن نهادهایی چون فرهنگسرای نیاوران، برج آزادی، تالار حافظ، تالار رودکی، تالار وحدت و مرکز آموزش‌ها ذیل مجموعه مدیریتی اش در بنیاد رودکی، دربرگیرنده ابعاد استراتژیکی است که می‌بایست برنامه‌های پیش روی این مجموعه‌ها را مشخص کند.

آنچه در این مجال رسانه‌ای با اهمیت به نظر آمد، توجه مدیرعامل جدید بنیاد فرهنگی هنری رودکی به حوزه موسیقی در کنار سایر فعالیت‌های بنیاد است که اهالی رسانه و هنرمندان فعال این حوزه می‌دانند به واسطه حضور ارکسترهای سمفونیک تهران و ارکستر ملی ذیل مدیریت این مجموعه و همچنین در اختیار گرفتن دو تالار بسیار مهم اجرای موسیقی (تالار وحدت و تالار رودکی) با چه فراز و نشیب‌هایی مواجه شد. حاشیه‌هایی که رسانه‌ها فقط بخشی از آن را روی خروجی خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های خود قرار دادند در حالی که بسیاری از کارشناسان و اهالی فن می‌دانند بخش موسیقی بنیاد فرهنگی هنری رودکی دربرگیرنده نکات زیادی است که در اینجا فقط به بخش‌هایی از آن می‌پردازیم و امید می‌رود مدیرعامل جدید مجموعه با تمرکز و تعمق بیشتری روی آنها نسبت به تبیین افکار و عقایدش و همچنین شفاف سازی در این زمینه اقدامات لازم را انجام دهد.

آنچه می‌خوانید، نکاتی از چندین نکته مورد نظر در حوزه موسیقی بنیاد فرهنگی هنری رودکی بر اساس وظایفی که به عهده آن گذاشته شده است که بازنگری در آنها می‌تواند برای مجید زین‌العابدین مورد توجه قرار گیرد. شرایطی که قطعاً او می‌داند با آنچه در سازمان صدا و سیما تجربه کرده بسیار بسیار متفاوت‌تر است. تفاوتی که اولین نمود آن باید در حوزه‌های رسانه‌ای و ارتباطی مورد توجه قرار گیرد.

آقای زین‌العابدین لطفاً در دسترس باشید و شفاف سازی کنید

از نکات بسیار مهمی که طی ادوار گذشته فعالیت‌های بنیاد رودکی به چشم آمده، نوسان سیاست گذاری مدیریت بنیاد فرهنگی هنری رودکی در حوزه رسانه است. گویی اینکه هر مدیری در این مجموعه فعالیت خود را آغاز کرده بسته به سلیقه مدیریتی و رسانه‌ای خود که قابل احترام هم هست، با رسانه‌ها مواجه شده است. تا جایی که طی یک مقطع زمانی تمامی اخبار و اطلاعات مربوط به فعالیت‌های بنیاد حتی در جزئی‌ترین شکل ممکن در رسانه‌ها منعکس یا مورد مشاوره قرار می‌گرفت و در برخی از موارد هم این سیاست رسانه‌ای به شکلی بود که در بهترین شکل ممکن به چند نشست رسانه‌ای بسیار محدود آن هم با اطلاعاتی کم پیش روی مخاطبان قرار می‌گرفت.

آنچه ضرورت دارد طی دوره پیش روی فعالیت‌های بنیاد رودکی در همه حوزه‌ها به ویژه حوزه موسیقی مورد توجه قرار گیرد اطلاع رسانی مناسب و منسجم از نحوه فعالیت‌های موسیقایی این مجموعه در حوزه‌های مختلف است که می‌تواند پاسخگوی بسیاری از ابهامات رسانه‌ای در این زمینه باشد. چرا که به نظر می‌آید طی ماه‌های اخیر تغییر و تحولات زیادی در حوزه‌های مختلف این بخش انجام گرفته که می‌بایست درباره آنها اطلاعات منسجم‌تری ارائه می‌شد.شرایطی که در راستای کلیدواژه مهم شفاف سازی می‌تواند یکی از مهم‌ترین اولویت‌های مدیرعامل جدید بنیاد رودکی باشد. هرچند تا اینجای کار به نظر می‌آید که مدیرعامل جدید بنیاد رودکی همچنان تصمیم دارد آن ملاحظات همیشگی خود در رسانه ملی پیرامون مواجهه با رسانه‌ها را در بنیاد رودکی هم حفظ کند اما او باید به این نکته نیز واقف باشد که این بار مدیریت یک چارچوب محدود رسانه‌ای را به عهده نگرفته و می‌بایست به واسطه شغل و جایگاهش به شکلی منطقی پاسخگوی اصحاب رسانه باشد.

هیات امنا، هیات مدیره، مدیرعامل و چند داستان دیگر

قطعاً در هر مجموعه‌ای بعضاً فعالیت‌ها و نشست‌ها و برنامه‌هایی وجود دارد که در حد و حدود قانون این اجازه را پیدا می‌کنند که به صورت رسمی و عمومی در رسانه‌ها و میان توده مخاطبان منعکس نشوند. چرا که چنین برنامه‌هایی در برگیرنده ملاحظاتی است که پخش عمومی محتوای آن در رسانه‌ها و در میان هنرمندان می‌تواند موجب ظهور و بروز حواشی شود که نه تنها در اصلاح و برطرف کردن قرار نمی‌گیرد بلکه موجب خلق اتفاقاتی می‌شود که اصلاً زیبنده یک مکان فرهنگی هنری نیست.

اما طبیعتاً فارغ از چنین ملاحظاتی، وقتی صحبت از هیات مدیره و هیات امنا و کلید واژه‌هایی از این دست در حوزه وظایف و سیاست‌های بنیاد رودکی می‌شود، پس لازم است انعکاس مناسب و شرح فعالیت افراد حقیقی و حقوقی در این مجموعه‌ها به انضمام آنچه اتفاق افتاده به صورت رسمی اطلاع رسانی شود.

در این راستا این مجید زین‌العابدین است که می‌تواند با برنامه ریزی منسجمی که در این زمینه طراحی می‌کند نسبت به آنچه در هیات امنا و هیات مدیره بنیاد رودکی می‌گذرد اقدام به شفاف سازی به ویژه حوزه‌های مالی کند.

آقای مدیر لطفاً شرح وظایف بنیاد رودکی را به دقت بخوانید

برخی از اساسنامه‌ها و شرح وظایف مجموعه‌های فرهنگی هنری نوشته می‌شوند که فقط نوشته شوند! اما به نظر می‌آید آنچه درباره شرح وظایف و اساسنامه بنیاد رودکی تدوین شده آن قدر دربرگیرنده نکات مهم و سودمندی هست که اگر طی سال‌ها و دهه‌های اخیر فقط به درصدی از آن‌ها حتی با این شرایط اقتصادی هم توجه و تمرکز بیشتری می‌شد، اکنون جایگاه موسیقی اصیل ایرانی و یا در گسترده وسیع‌تر موسیقی جدی در وضعیت بهتر و مطلوب‌تری قرار داشت.

پس پیشنهاد می‌شود تا مدیرعامل جدید بنیاد رودکی حین توجه به دیگر فعالیت‌های فرهنگی هنری بنیاد رودکی و آگاهی از اینکه در یکی از مهم‌ترین بنیادهای فرهنگی کشور حضور دارد به اجرایی شدن آنچه در اساسنامه و شرح وظایف بنیاد نوشته شده اقدام جهادی کند. به ویژه اینکه شعار سال ۱۴۰۱ آن قدر قابلیت برای تحقق در حوزه فرهنگ و هنر دارد که فارغ از وعده‌ها و کلام‌ها می‌تواند در همین بنیاد رودکی حسب وظایفی که بر عهده‌اش گذاشته شده، کارهای مهمی انجام دهد.

پیشنهاد می‌شود تا مدیرعامل جدید بنیاد رودکی حین توجه به دیگر فعالیت‌های فرهنگی هنری بنیاد رودکی و آگاهی از اینکه در یکی از مهم‌ترین بنیادهای فرهنگی کشور حضور دارد به اجرایی شدن آنچه در اساسنامه و شرح وظایف بنیاد نوشته شده اقدام جهادی کند
آقای زین‌العابدین بنابراین به این سئوالات پیش خودتان پاسخ دهید که آیا می‌توانید غیر از ماجرای درآمدزایی و اجتناب ناپذیر حضور در فعالیت‌های اقتصادی بنا به اقتضائات و امکانات مثال‌زدنی مجموعه‌های بنیاد فرهنگی هنری رودکی به این فکر کنید که آیا می‌توانید به معنا و مفهوم واقعی کلمه ایجاد کننده بستر فعالیت‌های حرفه‌ای، هنری و ادبی در تولید و عرضه هنر باشید؟

آیا می‌توانید در خارج از مرزهای کلمات و جملات زیبای مسئولان در تبیین و نشر مبانی نظری هنر و نمونه‌سازی در زمینه هنر دینی و ملی کارهای اجرایی کنید؟ آیا فکر می‌کنید بنیاد رودکی در راستای سیاست شناخت و به کارگیری استعدادهای درخشان هنری و ادبی در سطح داخلی و بین‌المللی توانسته امکانات خود را در اختیار فعالان این عرصه به ویژه موسیقی جدی قرار دهد؟

آیا در حوزه تربیت کادر فنی خبره در زمینه خدمات تخصصی، پشتیبانی فنی و تجهیزات هنری از طریق برگزاری دوره‌های آموزشی تخصصی هنر در قالب سیاست آموزش رایگان هنر، در بنیاد رودکی حسب وظایفی که به عهده دارد برنامه‌ای دارید؟ آیا در روزگاری که اجاره بهای سالن‌های برگزاری کنسرت حتی در تالار وحدت و رودکی سر به فلک گذاشته برنامه‌ای برای حمایت مادی و معنوی از آفرینش‌های حرفه‌ای هنرمندان کشور به ویژه گروه‌های فعال در حوزه موسیقی ایرانی که شرایط اقتصادی مناسبی ندارند برنامه‌ای در نظر گرفته شده است؟

اینها و دهها پرسش دیگری که می‌توان بر اساس مفاد اساسنامه و شرح وظایف بنیاد رودکی استخراج کرد، نکات مهمی است که به نظر می‌آید شخص مجید زین‌العابدین می‌تواند با رجوع دوباره به آنها برایش پاسخی داشته باشد.

مدیرعامل بنیاد رودکی چه برنامه‌ای برای موسیقی جدی دارد؟

بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان حوزه موسیقی در سال‌های اخیر معتقدند موسیقی جدی در ایران به ویژه در حوزه مخاطب به شدت در معرض تهدید و خطر قرار گرفته و می‌توان گفت که شرایط به قدری پیچیده و بغرنج شده که این جلوه از موسیقی که در برگیرنده نکات بسیار مثبت و موثری در جهت فرهیختگی یک جامعه فرهنگی است، در بحران غم انگیزی قرار گرفته که برون رفت از آن نیازمند رعایت مولفه‌های فراوانی است.

در این چارچوب آنچه می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، حمایت برخی از نهاد و مجموعه‌های ذیل دولت از موسیقی جدی است که در روزگار گرایش تهیه‌کنندگان موسیقی به موسیقی سرگرم کننده کمترین توجه را به دیگر گونه‌های موسیقایی دارند. گونه‌هایی که در این سال‌ها غیر از مواردی انگشت شمار از هم حمایت‌های بخش خصوصی را از دست داده‌اند و هم از حمایت‌های دولتی به واسطه یارانه‌های فرهنگی و امثالهم بی بهره اند. شرایطی ناراحت کننده و حتی نگران کننده که بسیاری از فعالان موسیقی را به دلیل تامین معیشت و مسائل مرتبط به آن به موسیقی سرگرم ساز کشانده و آنها نیز در گروه‌های پاپ به فعالیت شده‌اند.

در این راه مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری می‌تواند با طراحی و پیاده سازی یک برنامه منسجم و اصولی شرایط موثری را برای حمایت مجموعه تحت نظر خود از فعالان موسیقی جدی ایجاد کند. شرایطی که قطعاً یکی از چند راه موثر برای برون رفت از بحران فعلی است اما هرچه هست باید تبدیل به یکی از برنامه‌های مهم مجید زین‌العابدین در حوزه‌های حمایتی باشد که متاسفانه طی سال‌های اخیر معطوف به ارکسترها و چند فعالیت بسیار انگشت شمار دیگر شده است.

روشن شدن وضعیت ارکسترهای دولتی و یک تکلیف مهم

تعطیلی و بازگشایی چندباره و چند ساله ارکسترهای دولتی که در دهه‌های اخیر بنا به اقتضائات مدیریتی و هزاران اما و اگر مختلف با فراز و نشیب‌های زیادی همراه شد، یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی بود که همواره بر سر راه مدیران بنیاد فرهنگی هنری رودکی قرار داشت و می‌توان گفت همچنان ادامه دارد. شرایطی به شدت نامعلوم که آخر سر هم مشخص نشد چه فرد یا افرادی در آنچه امروز بر سر ارکسترهای دولتی و خروج بسیاری از نوازندگان مطرح این مجموعه‌ها آمده مقصر اصلی ماجراست.

البته شاید خیلی‌ها برای توجیه این بی نظمی حاکم که انصافاً در همه ابعاد آن نمی‌توان مدیریت بنیاد رودکی را مقصر اصلی ماجرا دانست، بحث برگزاری مستمر کنسرت‌های موسیقی ارکسترهای دولتی آن هم در روزگار کرونایی را به میان اورند که قطعاً چنین رویکرد و نگاهی می‌تواند دربرگیرنده نکات موثر و مثبتی هم باشد. اما نکته قابل بحث در این میان افت کیفی محصولات خروجی ارکسترها و مشخص نبودن وضعیت مدیریت فنی و اجرایی آن‌هاست که حتی با وجود شورای فنی ارکسترها که جملگی از آدم حسابی‌های موسیقی هستند، هنوز نتوانسته به وضعیت مشخصی برسد. آنچنان که در برخی از مواقع حضور این افراد موجب ظهور و بروز چالش‌های متعددی شده که طی این ماه‌ها رسانه‌ها به قدر کفایت روی آن متمرکز شده‌اند.

به هر ترتیب مجید زین‌العابدین اکنون مدیریت دو ارکستر تاثیرگذار را به عهده دارد که می‌تواند با در نظر گرفتن وظایف قانونی بنیاد فرهنگی هنری رودکی و صد البته توانمندی نوازندگان و رهبران ارکستر کشورمان در حوزه دیپلماسی فرهنگی به دور از شعارهای رایج کارهای مهمی را انجام دهد. کارهای مهمی که مهم‌ترین اولویت آن بازگشت قهر کرده‌های ارکستر و انتخاب رپرتوارهایی است که در حوزه مخاطب نیز باید با دقت بیشتری صورت پذیرد.

به هر حال باید پذیرفت دوره مدیریتی محمد مهدی افضلی در بنیاد فرهنگی هنری رودکی دوره چندان راحتی برای او نبود کما اینکه ماجراهای مرتبط با حوزه اقتصاد و تنگناهای مالی او را در مسیر دشواری قرار داده که بی تردید نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. چنین مسیری اکنون در افق دید مدیریت جدید بنیاد رودکی هم وجود دارد و نمی‌توان گفت او با دشواری‌های زیادی همراه نیست، اما هرچه هست و باید باشد، تلاش برای استفاده حداکثری از توانمندی‌های بنیاد رودکی با ارائه گزارش شفاف مالی و تلاش برای پویایی یک مجموعه فرهنگی در کنار حمایت‌های فرهنگی از هنرمندان دغدغه مند و البته حضور قانون مند در فعالیت‌های اقتصادی مرتبط با حوزه فرهنگ و هنر به ویژه حوزه قراردادها در تمامی بخش هاست که می‌تواند دستاورد مثبتی در فعالیت‌های این بنیاد به حساب آید.

در این چارچوب تلاش برای بازگشت بزرگان عرصه موسیقی، توجه به اجرای رپرتوارهای فصلی موسیقی نواحی در تالارهای مهم، تخصیص یارانه‌های مناسب به برگزارکنندگان کنسرت‌های موسیقی در حوزه‌های موسیقی ایرانی، موسیقی نواحی و موسیقی کلاسیک و ده‌ها موارد دیگر می‌تواند ادامه دهنده مسیری از سوی مدیریت جدید بنیاد رودکی در استمرار فعالیت‌های سایر مدیران این مجموعه باشد.

لینک کوتاه مطلب : https://comingsoonmusic.ir/?p=58211

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا