موسیقیموسیقی ایران

دانلود رایگان در فضای مجازی خسارتی بزرگ برای اهالی موسیقی

به گزارش کامینگ سون موزیک:  مهرداد شهسوارزاده می‌گوید: به نظرم جز تعداد انگشت شماری از خوانندگان که تحت حمایت‌های خاص هستند یا تهیه‌کنندگان خاص خودشان را کنارشان دارند،‌ بقیه از حمایت‌های خاصی برخوردار نیستند.

درست است که موسیقی پاپ در دهه چهل و پنجاه در ایران مورد توجه قرار گرفته و حتی شاید بهترین آثار این سبک در مقاطع مذکور تولید شده، اما پاپ در سال‌های پس از انقلاب اسلامی با آزمون و خطاهایی همراه شد. برخی حتی معتقدند که برای دو دهه‌ی شصت و هفتاد موسیقی پاپ در ایران ممنوع بود، حتی اگر این نظر را اغراق‌آمیز بدانیم اما می‌توان گفت تقریبا از سال‌های ابتدایی دهه هفتاد به بعد خوانندگان پاپ به صورت جدی اعلام حضور کردند و پیشکسوتان و آهنگسازان را بر آن داشتند که به آموزش نسل‌ جدید بپردازند. بابک بیات یکی موسیقی‌دان‌ها و آهنگسازانی است که اتفاقا در همین دو دهه‌ی شصت و هفتاد علاوه بر ساخت چندین اثر، به آموزش نسل‌های پس از خود پرداخت و خوانندگانی چون مانی رهنما، نیما مسیحا، حمید حامی و مهرداد شهسوارزاده و برخی دیگر را تعلیم داد. در میان اسامی فوق، مهرداد شهسوارزاده را از نخستین‌های خواننده‌های پس از انقلاب می‌دانند که در یکی از شبکه‌های تلویزیونی، تیراژ سریالی با عنوان «زنان معاصر» را خواند. او در سال هفتاد و هفت آلبوم پاپ خود را با آهنگسازی داریوش تقی‌پور منتشر کرد که «شوکا» نام دارد. شهسوارزاده شش سال بعد آلبومی را با آهنگسازی بابک بیات منتشر کرد.

شهسوارزاده تاکنون خواننده تیتراژ چند فیلم و سریال بوده و تولید آلبوم مشترکی را با علیرضا عصار، قاسم افشار، امیر کریمی و نیما مسیحا در کارنامه دارد که عنوانش «ستارگان عشق» است. با او درباره فعالیت‌های اخیرش گفتگو کردیم.

شما پیش‌تر گفته بودید چند اثر منتشر نشده از بابک بیات دارید. این آثار در چه وضعیتی هستند؟ چندتای آن‌ها منتشر شده و کدام‌ها هنوز شنیده نشده‌اند؟

بله من شش ملودی از استاد بابک بیات عزیز داشتم که یک قطعه از آن هنوز منتشر نشده است. منتظر فرصتی بودم تا بتوانم آن را هم منتشر کنم. به دلیل شرایطی که در این سه، چهارساله وجود داشت و پاندمی کرونا هم مسئله اصلی آن بود، هنوز این اتفاق نیفتاده است. خودم هم مدتی در سفر بودم و روی فعالیت‌های هنری متمرکز نبودم. حال تصمیم دارم در آینده‌ای نزدیک این ملودی‌ها را منتشر کردم.

خواننده ملودی‌های منتشر نشده خودتان خواهید بود؟

بله. البته ترانه آن حتما باید تغییر کند، اما کار ساخته و تنظیم شده است. ترانه باید مضمونی خوب و اجتماعی داشته باشد و مناسب باشد تا بر اساس آن بخوانم. در ادامه هم میکس شود و انشالله در فرصتی مناسب آن را منتشر خواهم کرد.

به عنوان یکی از خواننده نسبتا قدیمی پاپ و پاپ کلاسیکِ بعد از انقلاب، در یکی دو سال گذشته به چه فعالیت‌هایی مشغول بوده‌اید؟

طی دو، سه سال گذشته پاندمی کرونا شرایط بدی را ایجاد کرد و باعث اختلال در خیلی از کسب و کارها شد. حوزه فرهنگ و هنر هم از آسیب‌های ایجاد شده بی‌نصیب نماند که هنوز هم به نوعی وجود دارند و گریبان‌گیر هنرمندان هستند. خداراشکر در چند ماه گذشته به شرایط تقریبا مطلوبی رسیده‌ایم. طی این چند ماه شاهد برگزاری کنسرت‌ها بوده‌ایم و دوستان و همکاران به فعالیت‌های هنری مشغول هستند. من هم پس از سه، چهار سال (که به نظرم شرایط نامطلوبی داشت)، توانستم تک‌آهنگ «وقتی زمستون رفت» را که دلخواه خودم است، منتشر کنم. این اثر در فضای مجازی با اقبال مخاطبان روبرو شد و بازخوردهای خوبی از آن گرفتم. دوستان هم زحمت کشیدند و اثر را در خبرگزاری‌ها و سایت‌ها منتشر کردند که از آن‌ها ممنونم.

از جزییات تولید «وقتی زمستون رفت» بگویید.

این اثر از ترانه‌ای منسجم و قوی و زیبا برخوردار است که دوست عزیزم امیر ارجینی آن را به زیبایی هرچه تمام‌تر سروده است. آن‌هایی که اثر را شنیده‌اند، اول به ترانه اثر اشاره می‌کردند و نظرشان این بود که روان سروده شده و مخاطب می‌تواند آن را زمزمه کند. این موارد از ویژگی‌های ترانه هستند و خودم هم آن را دوست داشتم. ساخت موسیقی اثر هم به عهده شهاب اکبری عزیز بوده. به هر حال او از موزیسین‌های با سابقه است و با اکثر بچه‌های موسیقی پاپ همکاری کرده است. شهاب اکبری در کارش بسیار وارد است و من با خیال راحت به همکاری با او می‌پردازم. وقتی در کنار هم هستیم در رابطه با تنظیم و میکس اثر هیچ نگرانی ندارم. در هر صورت قطعه «وقتی زمستون رفت» با تلفیق و شعر و موسیقی‌اش باعث شد آن را بخوانم و دوستش داشته باشم.

این اثر چگونه تولید شد؟

خودتان می‌دانید که در این شرایط حمایت‌ها فقط شخصی است و ما هم برای ساخت و ارائه اثر مورد حمایت هیچ نهاد یا ارگانی قرار نگرفته‌ایم. در شرایط سختی قرار داریم و هزینه‌های تولید بسیار بالا است با این حال از آنجا که کار را دوست داشتم خودم از آن حمایت کردم و آن را با هزینه شخصی تولید و منتشر نمودم. با اینکه بین تولید این اثر با دیگر آثارم فاصله افتاده بود، اما پس از نشر بازخوردهای خوبی از سوی همکاران و دوستان دریافت کردم. حتی افرادی که آن‌ها را نمی‌شناختم هم در فضای مجازی به من پیام می‌دانند. این اتفاقات برایم خیلی امیدوارکننده است.

آیا تولید اثر در شرایط فعلی برای آهنگساز و خواننده بازده مالی دارد؟ اگر خیر این خلا چگونه جبران می‌شود؟

مقوله تولید بخصوص در دهه اخیر به دلیل تلاطم قیمت‌ها و فراز و فرودهای آن، شرایط را برای دوستان و همکارانم سخت‌تر کرده است. به نظرم جز تعداد انگشت‌شماری از خوانندگان که تحت حمایت‌های خاص هستند یا تهیه‌کنندگان خاص خودشان را کنارشان دارند، بقیه از حمایت‌ خاصی برخوردار نیستند و خودم هم در همین دسته قرار دارم. ما برای تولید یک قطعه باید خودمان هزینه کنیم. در شرایط فعلی اگر هم کاری با هزینه‌های بالا تولید می‌شود، زمانی که در سایت قرار می‌گیرد بلافاصله رایگان دانلود می‌شود؛ بنابراین هیچ بازخورد مالی برای هنرمند، ندارد. این وضعیت تاسف برانگیز به دلیل‌ عدم وجود قانون کپی رایت در کشور است. هیچ قانون مشخصی هم وجود ندارد. مثلا اثر هنرمند در اپراتوری مانند ایرانسل یا همراه اول با قیمتی مشخص (که زیاد هم نیست)، نمایش داده می‌شود؛ اما از طرفی دیگر در سایت‌ها و پلتفرم‌های متنوعی که این روزها وجود دارد، می‌بینیم که همان کار به سرعت دانلود می‌شود و اینگونه است که هیچ برگشت مالی برای هنرمند ندارد.

راه چاره را چه می‌دانید؟

به نظرم دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید در این خصوص تمهیدی جدی اتخاذ کند. مسئولان مربوطه در این بخش باید در صدد حمایت از کسانی باشند که به عنوان تولیدکننده آثار موسیقایی (چه به عنوان خواننده و چه به عنوان تهیه‌کننده یا هر سمت دیگری) فعالیت می‌کنند. به هرحال این قضیه باید به سرانجام برسد و آسیب‌های آن باید مرتفع شود.

در نهایت خلا عدم بازگشت مالی برای فرد تولیدکننده یا هنرمند چگونه پر می‌شود؟

خلایی که می‌گویید واقعا مشکلی جدی است. این افتخار را داشته‌ام تا جزو اولین کسانی باشم که در دهه هفتاد کارم را با موسیقی پاپ کلاسیک شروع کنم و تا امروز در این عرصه فعال بوده‌ام. اما از آن زمان تاکنون اتفاقی مثبتی رخ نداده؛ چند جلسه آسیب‌شناسانه موسیقی پاپ با حضور اهالی این سبک و مسئولان برگزار شد؛ اما بی‌نتیجه رها شد. دلیل این سرانجام نیافتن این است که سیاست‌ها مدام در حال تغییر هستند و مسئولان هم معمولا خیلی زود جایشان را به اشخاص جدید می‌دهند. همین موارد باعث می‌شود که سیاست‌ها معلق بمانند و آن شرایط مطلوب جامعه هنری (بخصوص در حوزه موسیقی) هیچ وقت شکل نگیرد. بنابراین به طورکلی تولید اثر در شرایط فعلی نه برای خواننده و نه آهنگساز عایدی مالی ندارد؛ بخصوص برای خواننده؛ چون هستند خوانندگانی که فقط هزینه می‌کنند تا صدایشان به گوش مخاطب برسد و طی این اتفاق، بالاخره پول آهنگساز و تنظیم‌کننده و نوازندگان قطعا پرداخت می‌شود.

اخیرا برخی موزیسین‌ها آثارشان را در پلتفرم‌های خارجی منتشر می‌کنند تا برایشان بازده مالی داشته باشد. شما هم این رویه را تجربه کرده‌اید؟

این نوع فعالیت هم روال و داستان‌های خودش را دارد، البته خودم آن را تجربه نکرده‌ام اما درباره آن شنیده‌ام. می‌دانم که بعضی خوانندگان محترم عرصه سنتی و پاپ آثارشان را در پلتفرم‌های خارجی منتشر می‌کنند. این اتفاق احتمالا برای من هم بیفتد. چون همانطور که قبلا هم اشاره کردم پلتفرم‌ها و اپراتورهای داخل کشور که ایرانسل و بیپ‌توینز را هم می‌شود، آثار را با قیمت مشخص و درج شده به فروش می‌رسانند و می‌بینید همان آثار در سایر سایت‌ها و پلتفرم‌ها به صورت رایگان و در واقع غیر قانونی مورد دانلود قرار می‌گیرند. این اتفاق به هنرمند و فردی که کار را تولید کرده خسارت‌های مالی وارد می‌کند. به نظرم مسئولان باید در سیاست‌گذاری‌های جدید به این موضوعات توجه کنند. آن‌ها حتی باید در تولیدات قطعات موسیقی هنرمندان را مورد حمایت قرار دهند.

شما نزد بابک بیات نوعی موسیقی را فرا گرفتید، خروجی این تلمذ و شاگردی برای شما چه بوده و اثر مشترکتان چقدر دیده شد؟

افتخار داشتم که در سال ۱۳۷۵ با زنده‌یاد بابک بیات آشنا شوم و نزد ایشان شاگردی کنم. من در حوزه پاپ کلاسیک و پاپ ایرانی که در واقع تخصص اصلی ایشان بود، نزدشان شاگردی کرده‌ام. شگرد استاد بیات تولید قطعات جادویی موسیقی پاپ بود و از اینکه شاگردشان بوده‌ام، خوشحالم. در ادامه ارتباط من با بابک بیات باعث شد سال ۱۳۸۱ آلبومی را با هم تولید و منتشر کنیم که «دریا» نام داشت. خداراشکر این مجموعه در آن شرایط دهه هشتاد بااقبال عمومی مواجه شد و اخبارش به طور گسترده در رسانه‌ها انتشار یافت. خودم هم در اجراهای زنده مرتبا قطعات آن را می‌خواندم. اتفاق دیگر این بود که قطعات آلبوم به مدت هفت تا هشت هفته جز ده آهنگ برتر هفته قرار می‌گرفتند. بی‌شک موسیقی که استاد بابک بیات در حوزه با کلام تولید می‌کردند، هر کدام کافی بود تا یک خواننده را معروف کند و به شهرت برساند. این اتفاق باعث تاثیرگذاری آثار در جامعه هنری، و در میان مخاطبان خاص و عام می‌شد.

آلبوم دیگری دارید که قبل از «دریا» منتشر شد و «شوکا» نام دارد. این اثر را دارای چه ویژگی‌هایی می‌دانید؟

آلبوم «شوکا» جزو اولین آثار پاپ کلاسیک با ارکستر زنده بود. تا آن زمان، حداقل پس از انقلاب همچنین حجمی از یک ارکستر را در یک آلبوم نداشتیم.

با توجه به فضای آن دوران و روال طی شده تا به حال، اوضاع موسیقی پاپ کشور را چگونه می‌بیند؟

موسیقی پاپ پس از دو، سه دهه‌ای که موسیقی سنتی بر آن حکم‌فرما بود از دهه هفتاد به شکل جدی وارد کشور ما شد. اگر بخواهم خیلی قاطع صحبت کنم، باید بگویم موسیقی پاپ در چند سال اخیر و در مقایسه با سال‌های قبل، دچار یک انزوا و یک سقوط بی‌سابقه شده است. اگر دقت کنید ترانه‌هایی که در دهه هفتاد سروده می‌شد و آثار تولید شده در آن مقطع، همچنین استادان آن دوران با آنچه امروز داریم، قابل مقایسه نیست. سال‌های دهه هفتاد برای موسیقی پاپ کشور مقطع بسیار تاثیرگذاری بود. آلبوم‌ها چه به لحاظ ترانه‌ها و چه از نظر آهنگسازی و تنظیم و مقولات دیگر با کیفیت‌های بالا تولید و عرضه می‌شدند. از طرفی با بازاری خیلی شلوغ مواجه نبودیم و خواننده‌ها، افراد مشخصی بودند. در مقابل آثار پاپ امروز به لحاظ کمی خیلی زیاد هستند اما متاسفانه از نظر کیفی سطح پایینی دارند. کمتر اثری را می‌توان یافت که مورد توجه قرار بگیرد. به نظرم موسیقی پاپ در شرف سقوط است و اگر رویه موجود ادامه پیدا کند، این اتفاق خواهد افتاد که خبر خوبی نیست.

اینکه برخی رسانه‌ها عنوان کرده‌اند شما نخستین خواننده پس از انقلاب هستید به چه معناست؟

بله من در میان خوانندگان دهه هفتاد، اولین فردی هستم که تیراژخوانی را تجربه کرده. سریالی که می‌گویید «زنان معاصر» نام داشت و من تیتراژ پایانی آن را خوانده بودم. این مجموعه در سال هفتاد و چهار روی آنتن رفت و متاسفانه پخش نیمه کاره ماند و دیگر هم ادامه پیدا نکرد.

کلا خوانندگان پاپ مانند گذشته با رسانه‌ها همکاری ندارند. در نهایت همکاری‌تان با رسانه‌ای چون تلویزیون به همین مورد محدود می‌شود؟

خیر همکاری من با تلویزیون در آن سال‌ها ادامه پیدا کرد. سال هفتاد و هشت در برنامه معروف «اکسیژن» هم حضور یافتم که از شبکه دوم سیما پخش می‌شد. در این برنامه در کنار شهاب حسینی عزیز بودم که اولین تجربه اجرای‌اش را پشت سر می‌گذاشت. من در برنامه «اکسِیژن» با آهنگسازی آقای کیوان کیارس پانزده کلیپ تصویری را به شکل نماهنگ خواندم که این رویه در تیتراژ هم وجود داشت. این اتفاقات در آن سال‌ها کارهایی نو و تازه به حساب می‌آمدند. من از همان سال‌ها در رادیو و تلویزیون فعالیت‌های متنوعی داشتم. به جز خوانندگی و آهنگسازی به عنوان دستیار تهیه هم با تلویزیون همکاری داشتم. در رادیو هم گویندگی می‌کردم و با «رادیو جوان» و «رادیو ایران» همکاری داشتم. در ادامه هم تیتراژ چند برنامه رادیویی را خواندم.

چرا دیگر با رادیو و تلویزیون همکاری نکردید؟

در آن سال‌ها (دهه هفتاد) شرایط مانند الان نبود. آنطور که خودم متوجه شده‌ام در دهه‌های اخیر شرایط عوض شده و مسائل مالی به جایی رسیده که برخی از آن‌هایی که به تولید فیلم و سریال مبادرت می‌ورزند، برای ساخت موسیقی به آهنگسازان و خوانندگان پیشنهاداتی می‌دهند. البته من هیچ وقت به این رویه ورود نکردم، چون زمانی که من با تلویزیون و رادیو همکاری داشتم، شرایط خیلی فرق می‌کرد. ما در آن مقطع اگر مبلغی دریافت می‌کردیم برای هزینه تولید اثر و دستمزدمان بود و آخر هم کار را تحویل می‌دادیم. شنیده‌ام شرایط به نوعی برعکس شده که این اتفاق باعث افت کیفی آثار موسیقایی خواهد شد. بعضا در برخی سریال‌ها ترانه‌هایی را می‌شنویم که هیچ ربطی به مضمون و محتوای اثر ندارند. در چنین سریال‌هایی تهیه‌کننده فقط می‌خواسته کاری ساخته شود و هزینه‌ای برای آن نپردازد و صرفا تیتراژی برای فیلم یا سریالش داشته باشد تا آن را پخش کند. این روال که باب شده اصلا حرفه‌ای نیست و من هم به هیچ‌وجه از چنین اتفاقات و پیشنهاداتی استقبال نمی‌کنم.

آیا با آهنگسازان و نوازندگانی که در گذشته با آن‌ها کار کرده‌اید، همکاری می‌کنید؟

خب این افتخار در کنار همکاران عزیزی چون داریوش تقی‌پور که آهنگسازی و تنظیم آلبومی چون «شوکا» را به عهده داشت، نصیبم شد. اینکه با بزرگانی چون استاد بابک بیات و استاد بهرام دهقان‌یار و عزیزان دیگر همکاری کرده‌ام را خوش شانسی خودم می‌دانم. بابت اینکه در دهه هفتاد فعالیت‌های جدی داشته‌ام، بسیار خوشحالم. من با نوازندگان درجه یک و بی‌نظیر در ساخت آثارم همکاری داشته‌ام و هنوز هم با آن عزیران در تماس هستم. امیدوارم اوضاع به شرایط قبل‌تر برگردد تا شاهد فعالیت هنرمندان عزیزی باشیم که نگاهشان به قضیه تولید موسیقی بسیار جدی است و اگر این اتفاقا بیفتد شاهد آثار خوبی در حوزه تولید و اجراهای صحنه‌ای خواهیم بود.

چرا خوانندگان هم نسل شما کم‌کار شده‌اند؟

اینکه دوستانی به عنوان خواننده با تیم‌هایی همکاری کرده‌اند و موفق هم بوده‌اند، دلیلی بر این نیست که چنین رویه‌ای همیشگی باشد. به هرحال در موسیقی تنوع مقوله بسیار مهمی است. در موسیقی با کلام همکاری با افراد مختلف، مواجهه با ذهنیت‌های مختلف هنرمندان را درپی دارد. کمتر پیش آمده که یک خواننده فقط با یک آهنگساز همکاری کند. شما اگر نگاهی اجمالی به پیرامون داشته باشید و بررسی کنید، خواهید دید هر خواننده با تعدادی از تنظیم‌کننده‌ها و آهنگسازان در ارتباط است و آن‌ها مجموعه‌ای از سلایق مختلف هستند. این سلایق کمک می‌کند که صدای خواننده به لحاظ شنیداری و مخاطب‌شناسی متفاوت باشد و درستش هم همین است. اگر می‌خواهیم از یک نواختی فاصله بگیریم، باید انتخاب‌هایی را داشته باشیم.

موسیقی پاپ علاقمندان بسیار دارد، اما در این زمینه آموزش‌های علمی کمی وجود دارد. این کاستی تا چه حد به ضرر موسیقی آینده است؟

شکی نیست که موسیقی پاپ نه تنها در کشور ما بلکه در تمام دنیا علاقمندان بسیار زیادی دارد. در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی خصوصی‌تر کشور که تعلیم موسیقی را دستور کار دارند، می‌بینید جریان آموزش موسیقی پاپ، نواختن ساز و تربیت صدای خواننده وجود دارد، اما به لحاظ علمی قطعا از پیشرفت‌های جدید و اتفاقات روز عقب هستیم. موسیقی پاپ حتی در دانشگاه‌های رسمی ما هم به صورت سنتی تدریس می‌شود و از این نظر با استانداردهای جهانی موسیقی خیلی فاصله داریم. در بخش نوازندگی و در حوزه تربیت صدا رشته‌هایی هم داریم که اصلا تدریس نمی‌شوند؛ مثل موسیقی اپرا! این کمبودها حتی در مقایسه با کشورهای همسایه باعث عقب ماندن موسیقی ما خواهد شد. حالا هم می‌بینیم که کشورهای همسایه در موسیقی پیشرفت‌های عجیب و غریبی داشته‌اند. آن‌ها به طور جدی حمایت می‌شوند تا موسیقی‌شان را به کشورهای همجوار بهتر معرفی کنند. این رویه تا آنجا برایشان اهمیت دارد که حتی موسیقی‌شان را به کشورهای پیشرفته صادر می‌کنند. بهتر شدن اوضاع موسیقی کشور به سیاست‌گذاری مسئولان بستگی دارد. آن‌ها باید به افرادی که می‌خواهند وارد عرصه موسیقی شوند، نگاهی علمی و جدی داشته باشند. این نگاه باید چند جانبه و حمایتی باشد تا انگیزه ورود برای علاقمندان میسر شود. اگر توجهی کنید در ارگانی ساز ممنوع است و در ارگان و نهادی دیگر مشکلی در رابطه با آن وجود ندارد. این اختلاف سلیقه‌ها باعث سردرگمی موسیقی، تولیدکنندگان و مخاطبان خواهد شد.

خودتان در زمینه آموزش فعالیتی دارید؟

من از اواخر دهه هفتاد آموزش موسیقی را به علاقمندان با ساز پیانو شروع کردم و این مسیر تا امروز وجود داشته؛ هرچند این در مقاطعی جدی بوده و در مقاطع دیگر به دلیل حجم کارهایی که داشته‌ام در اولویت‌های بعدی قرار گرفته است. طی چند سال گذشته که درگیر کرونا بوده‌ایم هم کلاس‌های آموزش‌ی‌ام را به صورت آنلاین و مجازی برگزار کردم.

قبلا گفته بودید گاهی دیده نشدن بهتر از دیده شدن است. ایا هنوز چنین عقیده‌ای دارید؟

بله من هنوز به این جمله اعتقاد کامل دارم؛ بخصوص در شرایط فعلی که به نظرم مطلوب نیست و ترمیمی که باید رخ دهد، نیاز به زمان دارد. مسائلی هم هست که به کیفیت کارها آسیب می‌زند و نحوه سیاست‌گذاری‌ها و عملکردها، برخی از آن‌هاست و همه اینها حمایت مسئولان را می‌طلبد. کسانی که کار تولید انجام می‌دهند باید مراقب باشند تا کارهای سالم و پرمحتوا تولید کنند. من هم ترجیح می‌دهم زمانی به فعالیت بپردازم که احساس کنم به واسطه اثر یا آثارم پیامی برای مخاطبان عام دارم و آن پیام دارای ارزش‌های هنری است. این موضوع برایم خیلی مهم است. به نظرم کم کار کردن بهتر از آن است که مدام کار کنیم اما حرفی برای گفتن نداشته باشیم.

از فعالیت‌های آینده‌تان بگویید.

خدا را شکر می‌کنم که در این بازار شلوغ و پر هیاهو توانستم تک‌آهنگ «وقتی زمستون رفت» را اواخر اسفندماه پارسال منتشر کنم. اگر خدا بخواهد یکی دو طرح پرفورمنس دارم که می‌توانند با ابعاد فرا مرزی به سرانجام رسند که پس از قطعی شدن، جزییات آن‌ها را اعلام خواهم کرد. درصدد هستم چند کار متفاوت در حوزه پرفورمنس ترکیبی هم به صحنه ببرم که مجموعه‌ای از نمایش و موسیقی و چند آیتم دیگر است. در کنار اینها به تولید چند قطعه متفاوت هم فکر می‌کنم.

لینک کوتاه مطلب : https://comingsoonmusic.ir/?p=55767

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا