موسیقیموسیقی ایران

دلالان تیتراژ سریال‌ها را به مزایده می‌گذارند

به گزارش کامینگ سون موزیک: یک نوازنده و خواننده می‌گوید: تیتراژ را برای مزایده می‌گذارند و به ما می‌گویند خواننده دارید؟ در نهایت از خواننده ۱۰۰ میلیون تومان برای تیتراژ سریال می‌گیرند. به جای اینکه پول بدهند و اثر فاخر تولید کنند از هر کسی به عنوان خواننده پول می‌گیرند و اصلا به فکر محتوای فرهنگی درست نیستند.

ایمان حجت (خواننده، نوازنده، آهنگساز و مدیر استودیو) یکی از فعالان عرصه موسیقی است که سه دهه تجربه فعالیت دارد. او در طول فعالیت خود با خوانندگان پاپ زیادی همکاری داشته و تجربه همکاری با صدا و سیما را نیز در چند سریال دارد. خودش می‌گوید: موسیقی را نمی‌توانیم از جامعه حذف کنیم فقط باید بهترین‌ها را تولید کنیم تا مردم خود انتخاب کنند.

اولین آلبومتان چه زمانی منتشر شد؟

اولین آلبوم من سال ۱۳۷۲ وارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد و بعد از یک سال جلسه‌ای گذاشتند و به من گفتند ما الان سیاست ارائه موسیقی پاپ را نداریم. در صورتی که من موسیقی ارائه کرده بودم که موسیقی ارکسترال با اشعار کلاسیک از شاعران بزرگ معاصر و قدیمی مانند حافظ و سهراب سپهری بود. در آن زمان خلاء موسیقی با اشعار کلاسیک در بازار واقعا احساس می‌شد. رساندن این اشعار به گوش جوانان و مخاطبان با موسیقی درست که موسیقی پاپ روزمره نبود می‌توانست جایگاه خوبی پیدا کند ولی متاسفانه اجازه شنیده شدن به این اثر را ندادند. بعد از آن وارد موسیقی بی‌کلام و موسیقی فیلم شدم که مدتی در صدا و سیما فعالیت می‌کردم.

در دورا کار در تلویزیون با چه افرادی همکاری کردید؟

در آن دوران موسیقی سریال‌های «همه فرزندان من»، «بازی پنهان»، «عطوفت آبی»، «باغ فردوس» و آثار دیگری را ساختم و در کنار آن در حوزه موسیقی پاپ هم فعالیت می‌کردم. سال ۱۳۸۱ با همکاری برادرم آلبوم «سادگی» را منتشر کردیم که قطعه «سادگی» قطعه‌ای بود که در تیتراژ سریال «بازی پنهان» اجرا شده بود و با ترانه زنده یاد افشین یداللهی پخش شد. از همان ابتدای فعالیتم دغدغه صدا را داشتم و یکی از مشکلات موسیقی خلاء کوالیتی بود. در همان زمان که این دغدغه را داشتم یک مینی استودیو در خانه داشتم که اکثر کارها را در همان جا رکورد می‌کردم. کم کم شاخه سوم کار من شروع شد.

فعالیت در عرصه استودیو و صدا چگونه برایتان جدی شد؟

سال ۱۳۸۱ به طور رسمی استودیویی را به صورت مجزا راه اندازی کردم و سال ۱۳۸۵ مجوز دائمی آن را گرفتم و شروع به کار کردم. دهه ۸۰ بیشتر درگیر میکس و مسترینگ آلبوم خواننده‌های مختلف بودم و دغدغه صدا جزء فعالیت‌های اصلی من شد و فعالیت اول و دوم من که نوازندگی و آهنگسازی بود و علاقه اصلی من بودند به حاشیه رفت زیرا واقعا وقتی برای من نمی‌ماند که سراغ آهنگسازی و نوازندگی بروم. با این وجود فعالیتم را در حوزه آهنگسازی پیش می‌بردم. اواسط دهه ۸۰ اکثر آلبوم‌های موفق ستارگان موسیقی پاپ همه از تولیدات استودیوی من بودند. مانند آلبوم «رگ خواب» محسن یگانه، چندین آلبوم رضا صادقی، احسان خواجه امیری و تعدادی از کارهای حمید عسگری، شهرام شکوهی، مهدی یراحی، خشایار اعتمادی، شهرام عیوضی و بسیاری از خواننده‌های دیگر. در کنار آن برای خواننده‌های مختلف آهنگسازی می‌کردم. دو سال پیش موقعیت مکانی استودیو را تغییر دادم و از آن زمان تصمیم گرفتم هر کاری را قبول نکنم و سعی کردم وقتم را آزاد بگذارم تا به کارهای آهنگسازی و نوازندگی خودم برسم. تصمیم گرفتم آثاری بسازم که خلاء آن در بازار احساس می‌شود. امروزه از سمپل‌ها و موسیقی‌های آماده بسیار استفاده می‌شود. اکثر موسیقی‌هایی که می‌شنویم از این سمپل‌ها استفاده می‌کنند. این موسیقی‌ها از قبل ساخته شده‌اند و بیشتر ملودی‌ها مانند هم است و خلقی در آن دیده نمی‌شود و کپی کاری است.

برای حفظ کیفیت آثار چه روشی را پیش گرفتید تا ضعیف عمل نکنید؟

من در آثارم سعی کردم از سازهای زنده و خلق ملودی‌های نو و همچنین تلفیق سازهای متفاوت برای رنگ‌آمیزی جدیدتر در تنظیم‌ها استفاده کنم. کیفیت موسیقی برای من همیشه در الویت بوده است.

فکر می‌کنید چرا این موسیقی‌های یک بار مصرف رواج پیدا کرده است؟

شاید یک عده خوششان نیاید ولی ما یک خلاء در سیستم مدیریتی فرهنگ و هنر داریم. یک عده به دنبال منافع شخصی به اسم شرکت فرهنگی و هنری هستند که وارد بازار موسیقی شدند و آنچه که محتوایی ندارد و فقط سودآوری بیشتری دارد تولید می‌کنند. خیلی از خواننده‌ها به عشق اینکه به شهرت برسند قرار دادهایی امضا می‌کنند که واقعا این قراردادها استثمار کننده است. یک سال یک خواننده سر زبان‌ها است زیرا برای آن تبلیغات می‌شود ولی دو سال بعد همه حتی اسم آن را فراموش می‌کنند و مهم‌تر اینکه آهنگ دو سال پیش آن خواننده را هیچ کس گوش نمی‌کند و از مد می‌افتد. مگر می‌شود موسیقی مدی باشد؟ چطور ما موسیقی ۵۰ سال پیش را هنوز با عشق گوش می‌کنیم، چون محتوای فرهنگی و هنری دارد. همیشه این آثار ماندگار است و از بین نمی‌رود. در این میان وظیفه صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چیست؟ این دو نهاد باید مانند پدر و مادر یک خانواده باشند. از موسیقی‌هایی که باید حمایت شود اصلا حمایت نمی‌کنند. موسیقی را نمی‌توانیم از جامعه حذف کنیم فقط باید بهترین‌ها را تولید کنیم تا مردم خود انتخاب کنند. متاسفانه فقط یکسری ممیزی می‌گذارند و به یک عده اجازه فعالیت نمی‌دهند و یک عده هم با باندبازی بالا می‌آیند. الان اگر به هر شکلی وزارت فرهنگ و ارشاد به موسیقی رپ مجوز دهد همه تهیه‌کننده‌ها خواننده‌های رپ را بالا می‌آورند. من اصلا نمی‌گویم این موسیقی‌ها خوب یا بد است فقط می‌خواهم بگویم که تهیه‌کننده‌ها به دنبال چیزی هستند که سودآوری بیشتر دارد. سوال من این است که مسئولین فرهنگی دنبال چه چیزی هستند؟ اگر صدا و سیما به دنبال حمایت همه جانبه از هنرمندان واقعی بود ما الان سطح کلی موسیقی را این چنین نمی‌دیدیم. انتشار موسیقی خوب نیاز به حمایت دارد زیرا تولید یک آلبوم پر محتوا هزینه بر است در حالیکه الان اکثر موسیقی‌هایی که به صورت سطحی در بازار می‌شنویم شاید در طی یک نیم روز قابل تولید باشد ولی موسیقی پر محتوا را نمی‌توانیم به این شکل تولید کنیم. شاید چند هفته زمان ببرد تا یک موسیقی درست خلق شود. وقت و زمان یک طرف، هزینه تولید یک اثر یک طرف. تا زمانی که حمایت نشود نمی‌توانیم موسیقی درست را به گوش مخاطبان برسانیم. وزارت ارشاد باید سالن مجانی در اختیار هنرمندان با ارزش موسیقی درست قرار دهد و از هنرمندان بخواهند تولید محتوا کنند تا مردم با این موسیقی‌ها بیشتر آشنا شوند. با اینکه شاهد هستیم تهیه‌کننده‌ها کل سانس‌های اکثر سالن‌های بزرگ را از قبل در طول یک سال خریداری کردند و فقط خواننده‌های خودشان را به صحنه می‌برند و این موسیقی‌ها را به گوش مردم می‌رسانند و عرصه برای فعالیت موسیقی با ارزش تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود. متاسفانه وزارت ارشاد در این زمینه هیچ حمایتی نمی‌کند. تلویزیون هم شکل مافیایی پیدا کرده است و اجازه ورود به هر هنرمندی نمی‌دهند. صدا و سیما فقط در حال تولید اثر است که فقط در آرشیو نگهداری می‌شود. هنوز در تلویزیون ما ساز را نشان نمی‌دهند. ما ده‌ها هنرمند درجه یک داریم پس چرا برنامه مخصوص موسیقی نداریم تا هنرمندان به مردم معرفی شوند. نوازنده‌ها و آهنگسازان خوب ما خانه‌نشین شده‌اند و مجبور شده‌اند کار دیگری انجام دهند زیرا نه از فروش سی دی درآمدی دارند و نه کنسرتی برگزار می‌شود. متاسفانه مردم هم فقط به دنبال موسیقی مجانی هستند در نتیجه تکلیف هنرمند مشخص است باید از فقر و تنهایی بمیرد.

آن زمان که با صدا و سیما همکاری‌های متعدد داشتید نحوه برخورد با موسیقی و موزیسین‌ها چگونه بود؟

من در سال ۱۳۷۷ تمامی موسیقی‌هایی که برای سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیونی می‌ساختم برای تک تک اعضا از جمله شاعر، نوازنده و خواننده از تهیه کننده‌ها دستمزد دریافت می‌کردم در صورتیکه امروزه از دفترهای دلالی با ما تماس می‌گیرند و می‌گویند یک سریال داریم که فقط اسم دو بازیگر را می‌گویند. تیتراژ را برای مزایده می‌گذارند و به ما می‌گویند خواننده دارید؟ در نهایت از خواننده ۱۰۰ میلیون تومان برای تیتراژ سریال می‌گیرند. به جای اینکه پول بدهند و اثر فاخر تولید کنند از هر کسی به عنوان خواننده پول می‌گیرند و اصلا به فکر محتوای فرهنگی درست نیستند. متاسفانه پول می‌گیرند و اجازه می‌دهند هر کسی بخواند. محتوای برخی سریال ها هم صفر است زیرا از بازیگران هم پول می‌گیرند.

برخی معتقدند در گذشته آثاری ماندگار می‌شد که مثلث همکاری خواننده، آهنگساز و شاعر شکل می‌گرفت.

من صد در صد موافق این موضوع هستم. هر کس باید در جایگاه خودش فعالیت کند تا این مثلث درست شکل بگیرد. البته استثنا هم وجود دارد. بعضی خواننده‌ها می‌توانند آهنگسازی کنند یا بعضی از آهنگسازان هم می‌توانند بخوانند. من خودم را خواننده نمی‌دانم ولی یک سری موضوعات که دغدغه من هستند را خودم بهتر می‌توانم ارائه دهم. من به عنوان یک آهنگساز و تنظیم کننده با بسیاری از خواننده‌ها همکاری می‌کنم. با ترانه سراها در ارتباط هستم ولی نگاهم این طور است که یک سبکی که مد نظر خودم است را بهتر می‌توانم ارائه دهم. از همین توانایی خواندن کمک گرفتم که بعضی کارها را با احساس خودم ارائه دهم. حالا اینکه چقدر مخاطب دوست داشته باشد واقعا برایم مهم نبوده بلکه مهم این است که ایده‌هایم در موسیقی را ارائه دهم.

گویا تصمیم گرفته‌اید دوباره فعالیت آهنگسازی و خوانندگی خود را ادامه دهید.

از دو سال پیش تصمیم گرفتم بخشی از زمانم را برای تولید موسیقی که خودم دوست دارم بگذارم. برنامه این است که یک سری قطعاتی که خودم می‌خوانم را با موسیقی متفاوت ارائه دهم. از زمانیکه به مکان جدید استودیو نقل مکان کردم هزینه زیادی را برای ادوات نادر و کمیاب میکس و مسترینگ صرف کردم زیرا قصد دارم بیشتر از دهه ۸۰ و ۹۰ فعالیتم را گسترده‌تر کنم. ایده‌های جدیدی برای این کار دارم و براساس تجربه‌هایی که دارم می‌خواهم دریچه جدیدی را به روی این حوزه باز کنم در نتیجه قرار است در این حوزه بهترین‌ها را رقم بزنیم.

لینک کوتاه مطلب : https://comingsoonmusic.ir/?p=44690

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا