موسیقیموسیقی ایران

سیامک قلمی از سه‌گانه «رباب» می گوید

به گزارش کامینگ سون موزیک:  سیامک قلمی؛ با ساخت سه‌گانه رباب «سوپرانو»، «آلتو» و «باس»، امیدوار است با تولید آلبومی از این سازها به عنوان نتیجه طرح پژوهشی خود، رباب را از مهجوریت در موسیقی سنتی ایرانی نجات دهد.

رباب از جمله سازهای زهی است که در موسیقی سنتی سیستان‌وبلوچستان و همچنین افغانستان جایگاه ویژه‌ای دارد. برغم برخورداری از این جایگاه، اما در موسیقی محلی مناطق مذکور به دلیل برخی مشکلات آکوستیکی که بازتاب آن در نوع صدا متجلی می‌شود، امکان بکارگیری رباب در موسیقی ردیفی-دستگاهی، همواره محل مناقشه بوده است.

از مدتی پیش طرح پژوهشی تجدیدنظر و اصلاح ساخت ساز رباب در کارگاه ساز سازی پژوهشکده هنرهای سنتی پژوهشگاه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی توسط هنرمند پژوهشگر سیامک قلمی و همکاری علی کسرایی و سمیرا عزیزی مطلق آغاز شد که ساخت سه دستگاه ساز رباب سوپرانو، آلتو و باس نتیجه نهایی این پژوهش است، سازهایی که به گفته سیدعبدالمجید شریف زاده رییس پژوهشکده هنرهای سنتی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری محصول مهارت در رشته ساز سازی و پژوهش بی سابقه کارگاهی در حوزه موسیقی است و این سازها اکنون از صدای مطلوب‌تری حتی برای حضور در ارکستراسیون برخوردارند، در همین چارچوب با استاد سیامک قلمی هنرمند پژوهشگر در رشته ساز سازی و مبدع این رباب های سه گانه گفت و گو کردیم.

میراث دار و میراث بان هنر پدر

سیامک قلمی متولد ١٣۶٠ گلپایگان هنرمند و پژوهشگر رشته ساز سازی و فرزند استاد فقید حسین قلمی هنرمند چیره‌دست رشته ساز سازی است؛ او فارغ‌التحصیل در دو رشته متفاوت دانشگاهی رایانه و موسیقی است، اما این هنر سنتی را از دوران کودکی نزد پدرش آموخته و اکنون دارای مدرک درجه ٢ هنری (معادل کارشناسی ارشد) از شورای ارزشیابی هنر است.

سیامک قلمی، ساز سازی را نه به شیوه دقیق استاد-شاگردی، بلکه کنار دست پدر، زمانی که بیش از ٣٠٠ تار جلوی چشمانش ساخته می شد و همه مراحل آن را تماشا می‌کرد آرام آرام یاد گرفته است، به طوری که ساخت اولین سازهایش موجب شگفتی مرحوم پدرش شد؛ او فعالیت حرفه‌ای‌اش را از سن ٢٣ سالگی زمانی که دوران سربازی را به صورت امریه در کارگاه ساز سازی سازمان میراث‌فرهنگی می گذراند، آغاز می‌کند.

مرحوم حسین قلمی (١٣٩٩-١٣٢٨) از پیشکسوتان بنام هنر سنتی ساخت ساز است؛ او سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از دوران سربازی در وزارت فرهنگ و هنر در تهران استخدام شد و از سال ١٣۵٣ ساز سازی را به طور حرفه‌ای شروع کرد و سال ۵٧ به گلپایگان محل زادگاه خود باز می‌گردد.

او همزمان با خدمت در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در گلپایگان، حدود ۲۰ سال در کارگاه ساز سازی خود این هنر را زنده نگه می‌دارد؛ تا اینکه در سال ۱۳۷۸ مجدد به تهران منتقل می‌شود و این بار در آشنایی با استاد ابراهیم قنبری مهر در کارگاه ساز سازی وی فعالیت هنری خود را از سر می‌گیرد و پس از پنج سال در سال ١٣٨۳ بازنشسته می‌شود اما فعالیت در این رشته را در کارگاه خانگی خود ادامه می‌دهد.

استاد فقید موسیقی سنتی و ساز تار را به خوبی می شناخت و می‌ساخت، علاوه بر ساخت تار، به ساخت سازهای دیگری چون قیچک، رباب، کمانچه و سه تار نیز همت گماشت و موفق به دریافت نشان درجه یک هنری (معادل دکتری) در رشته سازسازی شد.

وی در نمایشگاه و جشنواره‌های موسیقی مختلفی به عنوان داور و کارشناس ارزشیابی ساز شرکت کرد. همچنین مقام نخست در ساخت رباب در جشنواره موسیقی فجر را کسب کرد.

رباب با سازهای ایرانی هارمونی و سنخیت ندارد

سیامک قلمی درباره طرح پژوهشی ساخت سه ساز رباب «سوپرانو، آلتو و باس» به خبرنگار فرهنگی ایرنا گفت: ساز رباب ساز محلی استان سیستان و بلوچستان، اما ساز ملی کشور افغانستان است؛ همان‌طور که ساز تار برای ما ایرانی‌ها ارزشمند است ساز رباب برای مردم افغانستان چنین جایگاهی دارد و میان بیشتر مردم منطقه بلوچستان و افغانستان فرهنگ مشترک دیرینه دارد.

هنرمند پژوهشگر رشته ساز سازی اظهار داشت: استفاده از رباب محلی (افغانستانی) برغم برخورداری از جایگاه ویژه در موسیقی محلی مناطق مذکور به دلیل برخی مشکلات آکوستیکی که بازتاب آن در نوع صدا متجلی می‌شود، در موسیقی ردیفی_دستگاهی همواره مورد مناقشه بوده است.

اولین بار در دهه ۴٠ خورشیدی استاد ابراهیم قنبری مهر با اقتباس از رباب محلی، رباب شهری امروزی را ساخت؛ او ساختمان ساز رباب محلی را دست‌کاری کرد تا جایی که صدای این ساز خیلی بهتر و به موسیقی سنتی ایرانی نزدیک شد و در برخی از گروه نوازی هم بکار گرفته شد؛ مرحوم محمود قربانعلی و مرحوم پدرم (حسین قلمی) همین سبک ساخت رباب را ادامه دادند.

این هنرمند پژوهشگر معتقد است: اساتید پیشکسوت رباب ساز، خلاقیت ویژه‌ای بکار گرفتند، اما چون در حوزه علوم آکوستیک هندسی و فیزیکی صدا و موسیقی مطالعه و پژوهش جامعی نداشتند این ساز در همان مهجوریت همیشگی خود باقی مانده است.

قلمی به روند پژوهش درباره ساز رباب اشاره کرد و گفت: این ساز را به صورت کامل از پایه و ساختار مورد مطالعه قرار دادم و متوجه شدم طراحی آکوستیک آن دچار اشکال است؛ البته برای استاد قنبری‌مهر به عنوان پدر رشته ساز سازی ایران و همچنین مرحوم پدرم به عنوان یکی از پیشکسوتان این حوزه و سایر اساتید احترام بسیاری قایلم، و ایرادی به زحمات و تلاش آنها نیست، اما من در این پژوهش فقط مسیر تکامل ساخت ساز رباب را ادامه دادم.

این هنرمند پژوهشگر، روش کنونی ساخت رباب را اقتباسی و دارای اشکالات جزیی دانست و گفت: رباب محلی اندازه و ابعاد دقیق و مشخصی ندارد هر فرد بلوچ یا افغانستانی هر چوبی با هر اندازه که داشته باشد می‌تراشد و بی‌قاعده و بداهه رباب را می‌سازد.

ساخت رباب را ضابطه‌مند کردم

قلمی با بیان اینکه ساخت رباب را بر اساس نظام آکوستیک ضابطه‌مند کرده است، افزود: بر مبنای پژوهش صورت گرفته ساز رباب از نظر وسعت صوتی به سه گروه «رباب سوپرانو، آلتو و باس» تقسیم بندی و بر این اساس طراحی شد،‌ البته این طرح پژوهشی و نمونه‌سازی شده اما در گوشه کارگاه ما باقی ماند و به مرحله تولید آلبوم به عنوان نتیجه و محصول نهایی پژوهش، نرسید.

وی خاطرنشان کرد: چند سال پیش دکتر محمدرضا واعظ مهدوی (معاون پیشین امور علمی و فرهنگی سازمان برنامه و بودجه) در حین بازدید از کارگاه سازساری، از این نمونه‌های ساز رباب استقبال کردند؛ به ایشان گفتم که «تنها راه معرفی این ساز یک آلبوم موسیقی تصویری است تا مردم و علاقه‌مندان صدای این ساز را بشنوند»، که وی این نظر را پذیرفت.

قلمی ادامه داد: نتیجه آن بازدید امضای یک قرارداد با پژوهشگاه میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی منتهی شد، اما متاسفانه با رفتن او از آن جایگاه، اجرای این قرارداد حتی با پیش‌پرداختی هم که به ما داده شده بود، بدون دلیل از سوی پژوهشگاه میراث فرهنگی متوقف شد که با فوت پدرم به عنوان مجری اصلی طرح پژوهشی رباب، همزمان بود.

هنرمند پژوهشگر ادامه داد: مبلغ این طرح پژوهشی رباب و تولید آلبوم آن را یک پنجم مبالغ چنین طرح‌هایی در بازار در نظر گرفتیم تا این کار اجرایی شود؛ از هر صاحب نظری در حوزه تولید برنامه موسیقی بپرسید می‌داند که هزینه تولید آلبوم موسیقی تصویری دست‌کم ١۵٠میلیون تومان است؛ اما ما اعلام کردیم با ٣۷ میلیون این آلبوم را تولید می‌کنیم، اما به بهانه‌های واهی اجرای این طرح بلاتکلیف ماند.

وی گفت: حتی دو سال پیش تصمیم داشتم حامی بخش خصوصی بگیریم و آلبوم را تولید و ساز را معرفی کنم که به شیوع ویروس کرونا برخورد کردیم و فضای اقتصادی کشور کاملا تغییر کرد و این کار عملیاتی نشد.

بجای لاک، از ترکیب روغن و رزین در بدنه رباب استفاده کردم

قلمی بیان کرد: همچنین در ساخت ساز از دانش شیمی هم استفاده کردم؛ اگر چه ورود شیمی به ساخت ساز در ایران جدید است، اما در جهان به خصوص در ایتالیا سنت ۴٠٠ ساله و جزیی جداناپذیر از هنر ساز سازی در جهان است.

هنرمند پژوهشگر گفت: در ایران در پایان ساخت ساز با لاک الکل بدنه ساز را پوشش می‌دهند؛ روش صحیح این است که ابتدا باید بدنه ساز تیمار شود که با مواد آکوستیکی و حفاظتی در بیرون و داخل ساز انجام می‌شود، که انواع مختلف دارد و هر کدام کار مخصوص خود را انجام می‌دهد و از اسرار بزرگ و پیچیده در ساز سازی است مثلا اینکه برای حفاظت از بدنه بیرونی ساز از چه موادی استفاده می‌شود. در مطالعاتی که انجام دادم برخی از این روش‌های سری را پیدا کردم و در ساخت سازها استفاده می‌کنم.

قلمی خاطر نشان کرد: در بخش دوم برای پوشش بدنه ساز رباب به جای استفاده از لاک، بر مبنای دانش شیمی از ترکیب روغن و رزین که پوششی روغنی است استفاده می‌کنم، که لازم است از استاد علی کسرایی که دانش ناب شیمی سازگری را در اختیارم قرار داد تشکر کنم زیرا باعث شد سازهای ساخته شده استاندارهای جهانی را داشته باشند.

معرفی رباب‌های سه‌گانه نیاز به آلبوم موسیقی دارد

قلمی خاطرنشان کرد: هر جای دنیا بود به چنین طرح پژوهشی خاص در حوزه موسیقی آن هم در ساخت سه ساز، افتخار می‌کردند، پژوهشی انجام شده نه فقط مقاله و نوشتار، بلکه یک محصول جدید ارایه کردیم.

هنرمند پژوهشگر تصریح کرد: برای معرفی و شناخت ساز و نحوه نواختن آن، باید یک آلبوم تصویری و شنیداری تولید شود تا مخاطب و علاقه‌مند نتیجه را حس می‌کند، ببیند و بشنود تا باورش کند، همزمان هم توضیحات فنی ‌و عینی در این آلبوم هم ارایه شود، اما ظاهراً این سبک را پژوهش نمی‌دانند و نمی‌شناسند.

وی خاطر نشان کرد: این آلبوم اگر تولید میشد کار بی‌نظیر و ماندگار در حوزه پژوهش موسیقی میشد، در بخش اول این آلبوم تکنوازی هر سه رباب سوپرانو، آلتو و باس و توضیحات فنی آن ارایه و سپس هم‌نوازی هر سه ساز رباب انجام میشد و در بخش دوم این آلبوم هم ارکسترال بود و این سازها در ارکستر بزرگ هم مورد استفاده قرار می‌گرفت که در تاریخ موسیقی بی‌نظیر است و مورد مشابهی ندارد.

اِشِل و اِکّلِ رباب با تار بسیار متفاوت است

قلمی اظهار داشت: بیشتر نوازندگان رباب، تار نواز هستند؛ آموزش پایه‌ای آنها نواختن تار بوده و رباب را بسیار اشتباه می‌نوازند؛ هنرمند تار نواز شاید بتواند صدای رباب را در بیاورد، اما صدای اصلی رباب را نمی‌تواند در بیاورد زیرا اِشِل و اِکّلِ آن با تار بسیار متفاوت است.

هنرمند پژوهشگر توضیح داد که «رباب‌نوازی کار سختی است، اما باید پایه‌ای و اصولی یادگرفته شود؛ بیشتر رباب‌نوازان چون نیاموختند آن را اشتباه می‌نوازند؛ همین صدای اشتباه و نامطلوب باعث عدم رغبت آهنگ‌ساز برای استفاده از صدای این ساز می‌شود و آن را کنار می‌گذارد.»

رباب‌های سه‌گانه منحصر به فرد و به‌گونه‌ای ساخته شده که با موسیقی و سازهای سنتی ایرانی سازگاری و هماهنگی دارند، نمونه اصیل ایرانی که وجود ندارد تا صدایش را مقایسه کنیم، زیرا این ساز اصالتا افغانستانی است. در این طرح پژوهشی تلاش کردیم اشکالات رباب‌های حاضر در بازار موسیقی اصلاح شود و سازهای جدید صدای تار باس ندهد، نوازنده‌ها و آهنگ‌سازانی که با این سه رباب کار کردند می‌گویند «این رباب‌ها کاملا با سازهای ارکستر هماهنگ می‌شوند و صدای آنها کاملا هارمونی دارد.

قلمی بیان کرد: سازهای سه گانه رباب سوپرانو، آلتو و باس سازهایی کاملا ایرانی هستند و حجم، وزن و اندازه آنها به تار ایرانی شبیه است. در حال حاضر علاقه‌مندان و مشتریان خود را که همان نوازندگان تار هستند پیدا کرده است؛ این سازها یک بار برای آزمایش در یک ارکستر استفاده شد و خوب هم جواب داد، اما معرفی و رونمایی رسمی نشده است که امیدوارم با چاپ و انتشار این آلبوم و یک اجرای زنده این اتفاق بیفتاد.

لینک کوتاه مطلب : https://comingsoonmusic.ir/?p=42128

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا