موسیقیموسیقی ایران

حرف حق بزن؛ حتی اگر ممیزى‌ها نخواهند

به گزارش کامینگ سون موزیکپاره سنگ را دوست دارم چون فقط یک اثرِ اعتراضی اجتماعی نیست ، که اصل صریح تابوشکنی در عصر ی پر از ممیزی هاست، ترانه ای که آن طرف مرزها ساخته نشده ،که در همین سرزمین و برای همین خاک ساخته و خوانده شده و حرف دیروز و امروز و هر روز ما و تمام جوامعی ست که جنگ و خرابی های بعد از آن را تجربه کرده اند.
امیر عبودزاده- دفاع ما مقدس بود، مثال دفاع مردمان هر سرزمینى که از کیان ناموس و آب و خاک خویش در برابر تجاوز و ظلمِ خودکامگان ایستادگى می کنند. ایران با تمام وجود از خودش دفاع کرد و شهیدانش ، مفقودالاثرهایش، جانبازانش، اسیرانش و خانواده هایی که داغدار شدند یا چشم انتظار ماندند یا وقتی عزیزشان برگشت تکه ای از خودش را همراهش نیاورده بود، گواه این مدعا هستند. داستان هایی که میزان فداکاری و از خود گذشتگی شان نه از سر اجبار، که از باور و اعتقادی عمیق ، در این عصر کاسبى گری و دو دو تا هزارتا به افسانه می ماند. پس ذات دفاع از حق و عدالت، حتى فارغ از ماهیت ایدئولوژى مسلط بر آن مقدس است. اما ادامه ی جنگ به زعم بسیاری از فرماندهانش نظیرِ آقاى هاشمی رفسنجانی، آقاى محسن رضایی، سردار علایی و بسیارانى که بارها و بارها در مستندها و مصاحبه هایشان گفته اند، تشخیص بر ادامه جنگ به صلاح مملکت و مردم نبود!
“چرا به ختم جنگ این همه درنگ خورد و
یه نسل دیگه رفت جنگ برنگشت
رفت و
رفت و
برنگشت”
“پاره سنگ” یکی از منحصر به فردترین آثار انتقادی ، اجتماعی تاریخ ایران است، چون در زمانه ای پرسشگری می کند که در ممیزی کتاب هایش بوسه حذف می شود حتی اگر بوسه ای بر سنگ قبری باشد.
این ترانه یکی از بى جواب مانده ترین پرسش هاى بعد از جنگ را مطرح می کند و مهدی یراحی در ترانه و ویدئوى ارسالی به ارشاد دست می برد تا در نهایت اصل شعر را بخواند و به قول خودش شیطنت می کند تا با ارائه نسخه دست نخورده موزیک ویدیوى “پاره سنگ” حرفش را بزند و از ممنوع الکاری بعدش و اتفاق هایی که بعد از انتشار این ترانه انتظارش را می کشد ، ابایی ندارد چون به اندیشه و کارش ایمان دارد.
او نیامده تا اثری صرفاً متفاوت خلاف جهت آب بخواند و اندکی بولد شود و باز به کار و کاسبی اش بپردازد، چرا که ماهیتاً هنرمندی پرسشگر است و می خواهد با انتقاد از شرایط بعد از جنگ ، در ادامه این همه ویرانی به سامان نرسیده، به فکر چاره ای باشیم:
“من آخرین شهید این قبیله ام
قبیله ای که آب و نون ندارند
قبیله ای که خیلی از شهیداش
حتی یه تیکه استخون ندارند
به من یک نفر بگه کجای کاریم
تقاص جنگو پای چی باید بذاریم
چرا هنوز زندگی نداریم؟”
به خاطر همین جرأت و جسارت است که باید در سالروز انتشار یکی از متفاوت ترین آثارِ اعتزاضى، انتقادی بعد تاریخ موسیقى، باز مرورش کنیم و بخواهیم از نبوغ، جسارت و ایستادگى و استقلالِ هنرمندی چون مهدی یراحی دوباره و دوباره حرف بزنیم که بابت پرسش های مهم از جامعه اش هزینه می کند و پایش می ایستد و در ادمه ممیزى ها و فشاره هاى مختلف، در گفتنِ حرف های مهم خودش را سانسور نمی کند.
این در حالى است که حتى دیگر عوامل اثر طى این یک سال پا پس کشیدند و از هراس ممنوعیت و محدودیت تنهایش گذاشتند. اما او هیچگاه گلایه نکرد و به تنهایى هزینه انتخاب هاى خود را پرداخت. بدون اینکه هیاهو کند و در اوج تیتر یک خبر بودن با این رسانه و آن نشریه یا هر رسانه اى گفتگو کند.
چرا که اولین بار نیست که از درد مردم زمانه اش می گوید و کنارشان می ایستد و تاوان مى دهد؛ از شرکت در زنجیره انسانی رود کارون گرفته تا پوشیدن لباس کارگران معترض و بازداشتى گروه ملى فولاد اهواز در اوج ممنوعیت خبری شان و خواندن مداوم ترانه های اجتماعی و فریادِ مصرانه از معضلاتِ اجتماعی در کنسرت هایش که شاید فرق او و دیگران در همین استمرار عمل و گفتن حرف هایی ست که هر بار از نو برایش هزینه زاست. در این میان نباید آثار متعدد اجتماعى او از جمله سرسام، خاک، انکار و… غافل ماند.
یراحى تا به امروز لب فرو بسته و از پشت پرده این یک سال حتى نم پس نداده است. اگر به اندیشه و حرفش خللى وارد نشود به قول خودش شاید روزى از شبانه هاى این دوران بگوید.
این فیلم لحظه ی همخوانی مردم با صحنه ی خالی و آهنگ بی کلام این ترانه به خاطر ممنوعیت اجرایش در اولین کنسرت او پس از بیش از 6 ماه ممنوعیت در 26 تیرماه 98 است.
یکسالگی “پاره سنگ ” از آلبوم “سه گانه اجتماعى اوّل” مبارک ! چرا که نشان داد قدرت هنر متعهد از هر سانسورى بالاتر است.

لینک کوتاه مطلب : https://comingsoonmusic.ir/?p=4037

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا