موسیقی ایران

مشکلات حوزه موسیقی از نگاه سه فعال عرصه هنر

به گزارش کامینگ سون موزیکمحصولات هنری نقش به سزایی در ایجاد ذائقه و سلیقه برای مردم دارند، هرچند در سال‌های اخیر این مردم بودند که به هر بهایی برای عرصه‌های همچون موسیقی، گیشه ساختند.

اما دیگر مردم هم متوجه شده‌اند این روزها تنها پارامتر برای سرمایه‌گذاری مالی و تهیه‌کنندگی محصولات هنری مانند کنسرت و تولید آلبوم، سود و درآمد اقتصادی است که نتیجه آن کاهش کیفیت آثار هنری است.

به‌زعم بسیاری از کارشناسان فرهنگی و اقتصادی، مشکلات و معضلات مالی خانواده‌های ایرانی با میزان فروش کنسرت‌ها ارتباط مستقیم دارد. کافی است آمار مخاطبان این روزهای سالن‌های کنسرت را از منابع موثق استخراج کرد و به این نکته پی برد که ساکنان طبقه بالای هرم اقتصادی جامعه تنها مخاطبان این روزهای کنسرت‌های گران‌قیمت و لاکچری هستند، علاوه بر این با وجود تورم و تحریم‌های موجود و مشکلات اقتصادی فراوان که جامعه درگیر آن است، شاهد ظهور مجدد قیمت‌های گزاف بالای 100 هزار تومان در مبحث بلیت کنسرت‌ها هستیم. به‌عنوان نمونه در نظر بگیرید یک خانواده حداقل سه نفری برای حضور در یک برنامه موسیقی عمدتاً پاپ حداقل مبلغ 300 هزار تومان را کنار گذاشته تا در ماه بتوانند در یک برنامه فرهنگی شرکت کنند.

شاید تا 10 سال پیش به کنسرت‌های موسیقی مانند کالای لوکس دیده می‌شد. این نگاه چند سال حاکم بود تا این که صدای بخشی از جامعه که قشر دانشجو را شامل می‌شدند درآمد و برخی از مسئولان برای حل این معضل به فکر برگزاری کنسرت‌هایی با میانگین قیمتی 50 هزار تومان و پایین‌تر افتادند، از طرفی دیگر ایده برگزاری کنسرت‌های خیابانی یا همان اجراهای رایگان برای مردم جامعه مطرح شد و در ادامه با همراهی برخی از هنرمندان شاخص مانند همایون شجریان، سالار عقیلی، محمد معتمدی، شهرام شکوهی و… این پروژه ادامه پیدا کرد، اما درنهایت تنها چند نفر حاضر به برگزاری کنسرت‌های رایگان در سطح شهر شدند.

ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود و این فاجعه به بخش‌های دیگر هنری نیز رسوخ کرده است، به‌طوری که به‌تازگی برخی از چهره‌های شاخص موسیقی چه در ژانر پاپ چه موسیقی ایرانی با وجود شرایط موجود از اجرای صحنه‌ای و یا حتی فعالیت موسیقایی کناره‌گیری کرده و تمام ‌وقت خود را صرف تولید تک‌قطعات می‌کنند و یا حتی به‌صورت کلی اعطای موسیقی را به لقایش بخشیده‌اند که در این بین خشایار اعتمادی یکی از این افراد است.

مشکل اصلی که امروز در موسیقی کشورمان بخصوص در عرصه موسیقی پاپ شاهد هستیم به وجود آمدن چهره‌های نوظهوری است که صرفاً وظیفه پر کردن گیشه را در کنسرت‌ها ایفا می‌کنند و ارزش و اعتبار هنری چندانی در آن‌ها دیده نمی‌شود، این افراد که به خواننده‌های یک شبه شهرت دارند با ساخت چند قطعه شش و هشت و پخش سراسری آن در فضاهای مختلف مجازی دیده شده و حتی بدون داشتن آلبومی در عرصه موسیقی اقدام به برگزاری کنسرت در سالن‌هایی با ظرفیت بالا می‌کنند.

این در حالی است که باوجود خانه‌نشین شدن عده زیادی از اهالی شناخته‌شده و حرفه‌ای موسیقی، بلیت کنسرت‌های چهره‌های جدید در کسری از ثانیه مهر “سولد اوت” می‌خورند، اما به طرز اعجاب‌آوری نیمی از بلیت‌های آن‌ها در بازار سیاه و یا سایت دیوار با قیمت‌های گزافی بالاتر از قیمت درج‌شده روی بلیت به فروش می‌رسند.

گرچه عمر هنری این چهره‌های نوظهور نیز مانند گل است و دوام زیادی ندارند، اما با کنار گرفتن یک چهره، شخص دیگری جایگزین بعدی می‌شود. اما همچنان تهیه‌کنندگان و اسپانسرهای موسیقی اصرار زیادی روی سرمایه‌گذاری این افراد داشته و صرفاً هدفشان از فعالیت در هنر چیزی جز سود شخصی نیست.

شاید بتوان ریشه بسیاری از خداحافظی‌های هرچند موقتی این روزهای عرصه موسیقی را هم به پای همین اشارات نوشت، وقتی هنرمندان پس از سالیان سال تلاش بی‌وقفه خود را در مجال رقابت با ستاره‌های نوظهوری می‌بینند که حداقل در جلب نظر مخاطبان از آن‌ها پیشی گرفته و دیگر فرصتی برای عرض‌اندام آن‌ها روی صحنه باقی نماند است.

در ادامه این گزارش با سه تن از فعالان عرصه هنری شامل خشایار اعتمادی خواننده پاپ، منوچهر حسنی تهیه‌کننده موسیقی و نیما جوان ناشر موسیقی درباره مشکلات مربوط به کنسرت‌ها و موارد دیگر گفت‌وگو کرده‌ایم و نظر آن‌ها را دراین‌باره جویا شده‌ایم:

ما برای شنونده احترام قائل بودیم

خشایار اعتمادی خواننده پاپ که به تازگی اعلام کرد در اعتراض به شرایط موجود با دنیای موسیقی خداحافظی می‌کند، دراین‌باره گفت: واقعیت این است که ما با دیدگاه محوریت فرهنگ و بنا به اقتضای نیاز روز جامعه پا به عرصه گذاشتیم و با نگاه عاشقی آمدیم، نه نگاه کاسبی و برای شنیدار شنونده احترام قائل بودیم و بار مسئولیت سنگین بود.

او درباره بار سنگین مسئولیت که در آن دوره بر دوش این هنرمندان بود، یادآور شد: پیشینه ادبیات فارسی به هزار سال می‌رسید و باید دقت می‌کردیم؛ به‌خصوص که در آن دوره با چیزی که در آن زمان موسوم بود به سرود، موسیقی پاپ دچار سوءتفاهم شده بود. تمام راهبران کلان موسیقی، پیشکسوتان و گردانندگان اصلی کشور هم این سوءتفاهم را در مورد موسیقی داشتند. رفتن کار آسانی بود اما رفع کردن این سوءتفاهم چه کار سختی بود. جدای از آن، بسیار کم بودند کسانی که در آن مقطع احساس رسالت می‌کردند که باید موسیقی پاپ در این مملکت باشد.

اعتمادی درباره تلاش‌ها برای برگرداندن موسیقی پاپ، ادامه داد: تعداد اندکی بودند که دنبال اشعار و ساختار خوب موسیقی می‌رفتند و سعی می‌کردند از متخصصان استفاده کنند. خیلی طول کشید. از سال 1372 به صداوسیما مراجعه می‌کردم. نگرانی مسئولان را نسبت به واکنش اجتماعی مخاطبان احساس می‌کردم. بالاخره این اتفاق افتاد. مرکز موسیقی، مرکز سرودها و آهنگ‌های انقلابی بود و همین اسم باعث می‌شد که نگران بشویم از بردن نام ترانه. با این همه و با تمام تلاش‌ها این مسیر سرانجام باز شد.

این هنرمند درباره ورود موسیقی پاپ به جشنواره موسیقی فجر هم توضیح داد: سال 1386 تماسی از دفتر موسیقی با من گرفته شد و گفتند موسیقی پاپ را از شکل حباب دربیاوریم و به جشنواره بیاوریم. استاد روشن‌روان خواستند که بروم و صحبت کنم. آقای صفارهرندی مسئول وقت بودند و نگاهشان را به پاپ نمی‌دانستم. پیشنهاد دادم که در بخش رقابتی اگر موسیقی پاپ را بیاورید، می‌توانیم پله‌ای باشیم و نردبانی برای حرفه‌ای کردن آماتورها. دو سال در جشنواره اجرا شد و به‌عنوان کارشناس بودم.

او درباره خداحافظی از دنیای موسیقی، پس از سال‌ها فعالیت در این عرصه گفت:‌ فکر می‌کنم که اشتباه نمی‌کنم؛ چون پیش از تصمیمم، سبک‌سنگین می‌کنم که بعد پشیمان نشوم. انسان با موسیقی زاده می‌شود و این‌طور نیست به‌یک‌باره در او ایجاد شود. سخت بود برایم که روزی بخواهم از فضای حرفه‌ای موسیقی به‌صورت اجمالی و سریع خداحافظی کنم. نزدیک به اوایل سال 1380 بود که حس کردم مضامین و ساختاری حمایت‌شده و هدایت‌شده دارد وارد عرصه موسیقی می‌شود و اشعاری دارد به کار می‌رود که از سطح محاوره جامعه پایین‌تر بود.

او تأکید کرد: چیزی که برایم جالب بود این که وقتی پدیده‌ای در جامعه ما اتفاق می‌افتد که مثبت نیست، با دو قشر مواجه هستیم؛ مخاطبانی که زیادند و سکوت می‌کنند و بخش اندکی که ناآگاه هستند و در این شرایط پررنگ دیده می‌شوند. در موسیقی هم این اتفاق افتاد. یادم می‌آید شعری از نیما یوشیج که به واژه روی زرد رسیدم نمی‌دانستم باید با ساکن یا کسره بخوانم. با مرحوم قیصر امین‌پور و مرحوم یداللهی صحبت کردم و گفتند باید با کسره خواند. شعر سپید را می‌خواندم. عده‌ای سکوت می‌کردند و عده‌ای جیغ و فریاد می‌کشیدند. خواستم بگویم زحمت نکشید، این را هر طور بخوانید، عده‌ای جیغ می‌کشند. امروز برای من شکی نمانده که بدون تمام بسترهای به‌خصوص پخش موسیقی، امکان فعالیت ندارید؛ چراکه برای مثال زیباترین لباس را هم خریداری کنید و جایی برای عرضه نداشته باشید، جایش در کمد است.

این خواننده در پایان هم گفت: تمام بسترهای پخش، حتی متأسفانه در تیتراژهای سازمان صداوسیما، دست افراد معدودی افتاده است. اولویت افراد، اولویت اقتصادی با بهره‌گیری از یکسری کاست شده است. باید ببینید از هنر چه خروجی فرهنگی به جامعه ارائه می‌کند.

مردم می‌توانند تشخیص دهند کدام خواننده ارزش کنسرت رفتن را دارد

منوچهر حسنی تهیه‌کننده موسیقی دراین‌باره گفت: شرایط روز اقتصادی تنها روی کنسرت‌ها تاثیر نگذاشته است. در حال حاضر در تمامی زمینه‌ها قیمت‌ها تغییر پیدا کرده است. این اتفاق در مورد قیمت بلیت کنسرت نیز افتاده که یکی از دلایل آن بالا رفتن اجاره‌بهای سالن‌هاست. خود ما به تازگی مبلغ سالن را ده درصد اضافه پرداخت کردیم و به همین دلیل قیمت بلیت‌های سالن افزایش پیدا می‌کند.

او ادامه داد: فکر می‌کنم در حال حاضر قیمت بلیت‌های کنسرت مناسب باشد و تمام اقشار جامعه را در کنسرت‌ها مشاهده می‌کنیم و با توجه به تبلیغاتی که در سطح شهر انجام دادیم، بازخورد این تبلیغات را در تمام نقاط تهران می‌بینیم.

او تأکید کرد: در گذشته مردم کنسرتی که دوست داشتند شاید چند بار در آن کنسرت حضور پیدا می‌کردند اما در حال حاضر مردم کنسرتی را که دوست دارند، یک مرتبه حضور پیدا می‌کنند و شاید تا چند ماه دیگر به دیدن آن کنسرت نروند. در واقع آن‌ها هزینه‌هایشان را بابت رفتن به کنسرت تقسیم می‌کنند به همین دلیل در حال حاضر از کنسرت‌ها با توجه به شرایط اخیر، استقبال زیادی نمی‌شود و شاید تنها چند کنسرت خواننده‌های پرطرفدار استقبال زیادی از سوی مردم شود.

این تهیه‌کننده همچنین گفت: خوشبختانه مردم ما بسیار باهوش هستند و می‌دانند که کدام خواننده صدا و اجرای خوبی دارد و اگر با یک موسیقی خاطره نسازند، هیچ‌گاه برای شنیدن آن قطعه به کنسرت نمی‌روند. به‌هیچ‌عنوان این موضوع صحت ندارد که تهیه‌کننده‌ها روی یک خواننده سرمایه‌گذاری می‌کنند و آن خواننده را با تبلیغات مطرح کنند تا از کنسرت این خواننده فروش خوبی داشته باشد. در حال حاضر مردم با توجه به وجود فضای مجازی بسیار باهوش هستند و می‌توانند تشخیص دهند که کدام خواننده ارزش کنسرت رفتن را دارد.

با خواننده‌های گیشه‌ای به جایگاه فعلی رسیده‌ایم

نیما جوان ناشر موسیقی در پاسخ به هزینه بالای کنسرت‌ها گفت: اساساً استاندارد قیمت‌گذاری بلیت‌های کنسرت باید جوری باشد که تمام افراد جامعه با هر سطح درآمدی بتوانند از کنسرت‌ها استفاده کنند، اما به‌شرط این که شدنی باشد و به‌شرط این که ما در یک جامعه استاندارد صحبت کنیم زمانی که جامعه ما هیچ‌چیزش استاندارد نیست، نمی‌توانیم در این مورد صحبت کنیم.

او ادامه داد: شما نگاه کنید قیمت سالن‌های کنسرت چند برابر شده است و به‌عنوان‌مثال مرکز همایش‌های برج میلاد تهران مبلغ 90 میلیون تومان بابت اجاره کنسرت‌ها دریافت می‌کند. کنسرت‌گذار چگونه باید هزینه‌هایش را تأمین کند؟ ما در کشور هیچ حمایتی از جانب دولت نداریم و بخش خصوصی تمامی این کارها را انجام می‌دهد و مجبور هستیم که از یکدیگر این هزینه‌ها را دریافت کنیم.

وی افزود؛ مانند یک راننده تاکسی که زمانی که بنزین گران می‌شود، افزایش هزینه‌هایش را از مسافر دریافت می‌کند. در حال حاضر درگیر یک اجرایی هستیم و نورپرداز، صدابردار و تجهیزات صدا چند برابر شده است و ما هر جوری که حساب می‌کنیم نمی‌توانیم از عهده این هزینه‌ها بربیاییم.

او تأکید کرد: بنده معتقد هستم افرادی که در این سال‌ها توان مالی خوبی پیدا کرده‌اند، این افزایش قیمت‌ها لطمه‌ای به تغییر رویه زندگی‌شان نمی‌زند و می‌توانند بگویند که من مشکلی از نظر مالی ندارم و این دارایی‌ را از طریق شما مردم به دست آورده‌ام، اما یکجاهایی افراد می‌توانند بگویند ما که درآمد خودمان را داشته‌ایم و برگزاری چند کنسرت با مبالغی بالا و پایین خیلی در زندگی ما تأثیری ندارد. مسئله این است که آن‌ها این کار را انجام نمی‌دهند.

این ناشر همچنین گفت: ما در موسیقی خواننده گیشه‌ای پیدا کردیم و با این خواننده‌ها به جایگاه فعلی رسیده‌ایم و حاصل این کار یک بستر بی‌کیفیت موسیقایی است. به‌عنوان‌مثال یک خواننده به مناسبت شب یلدا یک قطعه با محتوای این شب تولید و منتشر می‌کند. همه به مناسبت‌های مختلف نگاه می‌کنند که در چه زمانی چه قطعاتی منتشر کنند و زمانی که این اتفاق رخ می‌دهد، دیگر جریان مستقلی که برآمده از زندگی و اجتماع هنرمند است، شکل نمی‌گیرد. من زمانی که تنها به گیشه فکر کنم، تکلیفم مشخص است و باید کاری کنم که بفروشد و بنابراین این تعصبات و ذوق هنری از آن حذف می‌شود.

او در پایان گفت: متأسفانه یا خوشبختانه همه چیز به شرایط اقتصادی وابسته است یعنی این که ما از آرتیستی که شرایط اقتصادی سختی دارد نمی‌توانیم توقع داشته باشیم. ایده‌آل این است که آدم در هر شرایطی آرمان‌ها و رسالت خودش را داشته باشد، اما آیا این موضوع شدنی است؟ تا زمانی که وضع اقتصادی و معیشتی هنرمند دستخوش این‌قدر تغییر و بحران است، این شرایط نیز ادامه دارد و پیش‌بینی من این است که اگر این شرایط ادامه پیدا کند، وضع از اینی که هست بدتر خواهد شد.

لینک کوتاه مطلب : https://comingsoonmusic.ir/?p=3613

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا